۱۳۸۹ خرداد ۲۶, چهارشنبه

عظمت نقش شریعتی از دیدگاه شهید بهشتی/صادق طباطبایی

تحول سبز – کتاب خاطرات دکتر صادق طباطبایی: نقش عظیم دکتر شریعتى در این زمان در به دست آوردن مجدد هویت جوانان و دانشجویان و طلاب، به مراتب بیش از آنست که در این مختصر بر زبان آید. شهید بهشتى نقش شریعتى را در انقلاب اسلامى این گونه مىستاید: «… دکتر در طول چند سال حساس، هیجان مؤثرى در جو اسلامى و انقلاب اسلامى به وجود آورد، و در جذب نیروهاى جوان درس خوانده و پر شور و پر احساس به سوى اسلام اصیل نقش سازندهاى داشت و دلهاى زیادى را با انقلاب اسلامى همراه کرد. این انقلاب و جامعه باید قدردان این نقش موثر باشد.» ۱

اى کاش کسانى که پارهاى اشکالات و کج فهمی هاى او را دسیسه نابودى و نفى او و انکار مطلق آثار او قرار دادهاند، منصفانه به این امور مىنگریستند و به تبع امام و شهید بهشتى و مرحوم مطهرى، حق او را ادا مىکردند. اى کاش کسانى که براى نفى على شریعتى، حتى به تحریف کامل و هوشیارانه اظهارات دلسوزانه شهید بهشتى روى مىآورند،قدرى مروت و مردانگى و انصاف را نیز چاشنى اظهارات خود مىکردند. عجیبتر از همه اینست که پارهاى از این افراد در تصورات خود، چنان مخاطبهاى خود را انسانهاى فاقد عقل و قدرت تحلیل و عارى از روش علمى تحقیق مىدانند که حتى یک درصد هم احتمال نمىدهند مخاطب آنها به منابعى که آنان به تحریف آن پرداختهاند روى آورده ۲ و خلاف ادعاى آنان را مشاهده کند. به عنوان مثال شهید بهشتى در پاسخ به پاره ای از شبهات، شریعتى را چنین معرفى مىکند: ۳

«دکتر شریعتى قریحهاى سرشار، ذهنى تیز و اندیشهاى پویا بود. درباره انسان بیش از هر چیز کوشیده بود و این اندیشه را در رابطه با اسلام و ادیان الهى، و در رابطه با آنچه فلاسفه و جامعه شناسان و انسان شناسان متفکر دیگر آوردهاند و گفتهاند، دنبال کرده و به نتایج مورد علاقهاش رسیده بود. به نظر من دکتر شریعتى تجلّى یک پویش و یک حرکت بود یک حرکت تند و تیز؛ یک حرکت پر نشیب و فراز؛ یک حرکت تحول دار… یک قریحه سرشار و یک ذوق بدیع بود…

از آنجا که دکتر پویش و یک حرکت بود، طبیعى است که در اندیشهها و کارهایش موارد متعددى وجود داشته باشد که… پایههاى اصیلى نداشت… در موارد زیاد حساسیت هایى در برابر گفتهها و نوشتههایش به وجود مىآمد، البته نه از جانب کسانى که نگرش سطحى نسبت به اسلام دارند، بلکه از جانب صاحب نظران رژف نگر اسلام…

دکتر در توسعه و تقویت شور انقلابى جامعه ما به خصوص نسل جوان تاثیر بسزایى داشت و توانست قلب و احساس و ذهن جوانهاى ما را براى درک پیامهاى امام آمادهتر و به فهم و دانش این پیامهاى انقلابى نزدیکتر کند. توانست پیوند میان نسل جوان و روحانیت مسؤول و متعهد را در یک راستاى انقلابى براى نسل جوان قابل فهمتر کند…

دکتر یک پویش بود. مىدانیم که مواضع انسان در دگرگونىها تغییر مىکند؛ برخى از مواضعش پسند بعضى از گروه ها افتد، در حالى که برخى از مواضعش ضد آن گروههاست. هر انسانى این طور است و دکتر یک استثناء نیست…



دکتر هیچ وقت معتقد نبوده که هر چه گفته صحیح است و این را بارها تکرار کرده. مگر مىشود یک انسانى هوشیار و آگاه و اندیشمند باشد و بگوید که هر چه من مىگویم درست است؟

در دیدارهاى مأنوس کنندهاى که گهگاه با مرحوم دکتر داشتیم، این نکات را با صداقت و صراحت و برادانه با ایشان در میان مىگذاشتم و در ایشان مقاومتى ندیدم… برادر عزیزمان آقاى خامنهاى در مورد دیگرى نقل کردند که درباره موضوعى با دکتر بحث کردند و ایشان پذیرا بودند…»

شهید بهشتى در جایى دیگر مىگوید:

«… دکتر شریعتى یک اندیشه پویا بود… اندیشهاى که همواره در پى فهمیدن و شناختن بود. مایههاى اصلى این اندیشه، یکى معارف اسلامى بود که دکتر در خانه پدرشان و در شهر مشهد با آنها آشنا شده بود… و دیگرى مطالعاتى که در زمینه ادبیات و جامعهشناسى در رابطه با فرهنگ غربى و اروپایى داشت. خصوصیت دکتر این بود که هویت و اصالت خود را در طول این سالها مطالعه و تحصیل در زمینه جامعهشناسى و معارف غربىحفظ کرده، شیفته و دلباخته مطلق فرهنگ غربى نشده بود، بلکه اصالت فرهنگ غنى اسلام همواره براى او جاذبه نیرومند داشت. همین امتیاز سبب شده بود که دکتر بتواند با حفظ خویشتن خویش و هویت خود، در یک مسیر و سلوک فکرى و معرفتى، گامهاى بلندى به جلو بردارد و نتایج زیبا و ارزندهاى را به دست آورد. …» ۴

____________________________________


۱ ) ص ۱۰۸، شریعتی، جستجوگری در مسیر شدن، انتشارات بقعه، ۱۳۷۸٫

۲ ) به عنوان مثال رجوع کنید به سخنرانى دکتر بهشتى در مدرسه حقانى قم، خطاب به طلاب جوان در مورد آثار و عقاید دکتر شریعتى. این سخنرانى تحت عنوان: دکتر شریعتى، جستجوگرى در مسیر «شدن» توسط انتشارات بقعه، ۱۳۷۸، منتشر شده است.

۳ ) همان، ص ۹۱ تا ۹۷٫

۴ ) همان، ص ۱۰۴٫

"