چنان که انتظار می رفت، پس از راه پیمایی و تجمع حیرت انگیز و بی سابقه مردم مصر
در قاهره- در میدان ازادی- در اسکندریه و سوئز و شهرهای بزرگ دیگر، مبارک به تعبیر
روزنامه گاردین امروز ،به ناگزیرسر خم کرد. پذیرفت در انتخابات آینده که البته ۸۴
ساله می شود، شرکت نکند. پسرش هم کاندیدا نخواهد شد. پسرش به لندن بازگشته، در محله
گران قیمت نایتز بریج خانه ای تماشایی دارد...
مبارک برای این که نشان دهد مردم مصر از او حمایت می کنند. روز چهارشنبه دست به
نمایش غریبی زد. هوادارانش همان پرسنل لباس شخصی تحت فرمان نیرو های امنیتی و حتا
پلیس هایی که لباس شخصی پوشیده بودند. به میان مردم آمدند. با سنگ و چوب و چماق و
دشنه، سوار بر شتر و اسب و یابو به سوی معترضان تاختند. عده ای را کشتند و بسیاری
زخمی شدند.
تصویر دیگری از مصر در برابر چشم جهانیان قرار گرفت. مردمی که از دو سو دارند به هم
سنگ پرتاب می کنند. به حق گفته شد که کار مبارک جنایت علیه بشریت است، جنایت علیه ملت مصر است. بدنام کردن یک
ملت بزرگ برای چند ماه بیشتر بر سریر قدرت ماندن.
این که مبارک هواداری داشته باشد که در راه مبارک آدم بکشد، پیداست آن هوادار از
زمره ماموران امنیتی دون پایه اوست. این رسم در کشور های دیگر هم جاری است. از میان
مردم فقیر و عامی، در مصر از میان اعراب بدوی عده ای را سازمان دهی می کنند. حتا از
میان زندانیان بدسابقه و قاتل و متجاوز برخی را انتخاب می کنند. ان ها را به جان
مردم می اندازند. به تعبیر فواد عجمی مبارک همان فرمول دوگانه ای را که در برابر
آمریکا و غرب به کار می گرفت، در روایتی تازه در برابر مردم مصر به کار برده است.
به آمریکا و غرب می گفت: اگر از او حمایت نکنند و اگر وضعیت فوق العاده ادامه پیدا
نکند، اسلام گرا ها حاکم می شوند. به مردم مصر هم می گوید: اگر من بروم ناامنی و
آشوب بر پا می شود. روزی که به خانه های مردم حمله شد. به موزه مصر حمله کردند.
حمله کنندگان همین لباس شخصی ها بودند. پلیس مطلقا آن روز- سه روز پیش- از صحنه
غایب بود. امروز هم ماموریت آنان این بود که از مردم انتقام بگیرند و صورت مردمی هم
داشته باشند. امروز هم پلیس رسمی از صحنه کاملا غایب بود.
خبرگزاری و سایت های خبری ایران به درستی به این ماموران عنوان مزدور و اراذل و
اوباش دادند. اما... همکاران این مزدوران و اراذل و اوباش همانانی بودند. که فاجعه کهریزک
به نامشان ثبت شد. همانانی که به منزل آقای کروبی حمله کردند. همانانی که دفتر آیه
الله صانعی و آیه الله منتظری را تخریب کردند.
همانانی که به دانشگاه حمله کردند. به مجتمع سبحان حمله کردند و همگی هم شامل مرور
زمان شدند و به بوته فراموشی سپرده شدند. لباس شخصی ها اگر منفورند در همه جا
منفورند. نمی شود در ایران سرباز ولایت باشند و در مصر ما سربازان حکومت مبارک را
اراذل و اوباش بدانیم
مردم مصر کارت شناسایی لباس شخصی ها را از جیبشان بیرون اوردند ، تردیدی باقی نماند
که ماموران مبارک بودند
این هم آخرین تقلای مبارک در بدنام کردن مردم مصر و مصر بود. انتقام از شکوه حضور
مردم مصر.
"
سلامی چوبوی خوش آشنایی. بهتره اول خودمو معرفی کنم البته بینام. من یک بسیجی هستم. 44 ساله ومتولد وساکن تهران.از16سالگی تا پایان جنگ در چندین مرحله داوطلبانه در جبهه بودم و البته منتی گردن هیچکس ندارم!!امام خمینی را شدیدا دوست دارم و به حقانیتش معتقدم.مهندس ساختمان هستم بافوق لیسانس از دانشگاهی دولتی. برادر شهیدم و بیش از 100 نفر از بهترین دوستانم در جنگ شهید شدند.اینا رو گفتم که فکر نکنید ضد انقلاب و منافق ویا بیسواد و جلنبر هستم.!!!همانطور که حدس زده اید سبز هستم.حق یارتان.
۱۳۸۹ بهمن ۱۵, جمعه
کارت شناسایی لباس شخصی ها ی مصری
عطا ا... مهاجرانی:
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر