مهدی خزعلی:
شیر پیر فرتوتی می غرید و از مقعدش بادی می جست!
غرش شیر و اخراج ریح !
شیر پیر فرتوتی می غرید و از مقعدش بادی می جست!
او را گفتند: غرش از چیست؟
گفت می خواهم بترسانم!
گفتند: پس این اخراج ریح دیگر چیست؟
گفت: خودم هم می ترسم!
۲۷ بهمن ۱۳۸۹ / !!!!!!!!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر