تحول سبز: زهرا ربانی املشی، دختر مرحوم آیتالله ربانی املشی، از روحانیون فعال در انقلاب اسلامی و عضو دوره اول شورای نگهبان، در نامه ای به صادق لاریجانی، رئیس قوه قضاییه، خواستار آزادی زندانیان سیاسی و رفع ظلم از مظلومین در روزهای دهه فجر شد و نوشت: “روحیه عفو، برازنده همه انسانهای آزادیخواه است ولی این لباس بر تن حاکمان و بخصوص دارندگان منصب قضا برازندهتر است.”
متن کامل این نامه بدین شرح است:
بسمه تعالی
ریاست محترم قوه قضائیه
آیتالله صادق لاریجانی
پس از سلام، در سالهای گذشته طی خدمتم در آموزش و پرورش، شاهد بودم که دانش آموزان بسیار تمایل داشتند تا خاطرات انقلاب از زبان معلمینی که آن روزها را درک کرده بودند بازگو شود. من در وصف آن روزهای با شکوه این واژهها را به کار میبردم: روزهای پرشور و گذشت و ایثار، روزهای همت و همدلی و همرنگی، روزهای تفاهم و همبستگی. یقین دارم شما هم بر این عقیدهاید. از باب مثال در سال ۵۷ که نفت بسیار کم بود و به زحمت تهیه میشد، اگر کسی میتوانست فقط یک چهار لیتری نفت تهیه کند، همان را چند قسمت میکرد و به همسایهها میداد تا آن شب را در یک اتاق کوچک با یک علاءالدین به صبح برسانند. که البته این مشتی است از خروارها همدلی، ایثار و گذشت زمان انقلاب.
در سال ۵۹ که جنگ شروع شد باز نمونههای ایثار و گذشت بسیار فراوان و وصف ناشدنی بود. از ایثار شهید و حتی شهیدان متعدد از هر خانواده گرفته تا ایثار پیرزنی که تمام تحفهای که داشت و شامل کیلویی مغز بادام بود روانه جبهه میکرد و برای اینکه بادامی تلخ نباشد که کام رزمندهای را تلخ کند از هر کدام ذرهای خورده بود.
اما متأسفانه هرچه گذشت، فاصلهمان با یکدلی و گذشت و ایثار بیشتر شد تا آنجا که امروز شاهدیم که نه تنها یکدلی کمرنگ شده بلکه تحمل دیگران هم رنگی ندارد. و باز متأسفانه ناظریم که عدهای تمامیتخواه صاحبان نجواهای غیر همسوی با خود را از صحنه خارج میکنند وآزادی آنان را سلب مینمایند.
جناب آقای لاریجانی
من و شما از ویژگیهای مشابهی برخوردار بودهایم. حداقل قسمتی از پوست و گوشتمان با شهریه طلبگی پدرانمان رشد و نمو کرده و اکنون نسبت به آن مسئولیم. امروز شما در منصبی قرار دارید که در سالهای اول انقلاب، والد بزرگوارم مرحوم آیتالله ربانی املشی متصدی بخشی از آن بود. تصور میکنم ذکر خاطرهای از ایشان از باب “وَذَکِّرْ فَإِنَّ الذکْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِینَ” مفید فایده باشد.
ایشان در زمانی که دادستان کل کشور بودند هفتهای یک روز را به مراجعین مردمی اختصاص داده بودند. در این باره نقل میکردند: «یک روز همسر یک سرهنگ مراجعه کرد و اظهار داشت که همسرم اعدام شده است و برای ما، غیر از ششصد هزار تومان قرض، هیچ چیز به ارث نگذاشته است. من تعجب کردم که چطور یک سرهنگ در زمان شاه حتی یک خانه شخصی نداشته است. لذا دستور دادم درباره او تحقیق کنند و پرونده او را هم کامل مطالعه کردم. با کمال تعجب دیدم که در آن پرونده چیزی نیست که با استناد به آن حتی بتوان یک ماه زندان برای او در نظر گرفت و با اینحال این سرهنگ توسط آقای ر. اعدام شده بود. من چون یقین کردم که قاضی اشتباه کرده است دستور دادم دیه او را از بیتالمال به خانوادهاش بپردازند.»
جناب آقای لاریجانی
“کفی بالموت واعظاً”. به راستی مرگ پند دهنده است. زمانی که پدر بزرگوارم دار فانی را وداع گفت ۵۰ سال داشت یعنی تقریباً مطابق سن شما در این زمان. وهیچکس تضمین ندارد که چند سال عمر میکند.
آیا شما نسبت به اعمال قضات دستگاه قضایی اشراف کامل دارید؟ حتماً میپذیرید که اگر آنان به جان و مال و آبروی افراد تعدّی کردند جنابعالی هم مسئول هستید.
مسأله زندانیان سیاسی و محکومیت دگراندیشان به زندان، یکی از موارد ظلم است.
در کشوری که افتخار مسلمانی دارد و در قانون اساسی آن آزادی بیان تصریح شده است زندانی سیاسی معنی ندارد. آیا اظهار نظر و اعلام نظر، جرم محسوب میشود؟
جناب آقای لاریجانی
روحیه عفو و گذشت، برازندهی همه انسانهای خداجو و آزادیخواه است ولی این لباس بر تن حاکمان و بخصوص دارندگان منصب قضا برازندهتر است.
خداوند خطاب به پیامبر اکرم(ص) در سوره آلعمران میفرماید: ” فبما رحمةً من الله لنت لهم و لوکنت فظًّاً غلیظ القلب لانفضّوا من حولک فاعف عنهم و استغفر لهم و شاورهم فی الامر”.
“ای پیامبر تو در اثر رحمت خدا نرمخو شدی و اگر تندخو بودی، از گرد تو متفرق میشدند. پس از آنان بگذر و عفو نما و برایشان استغفار نموده و با آنان مشورت کن”.
در جمله “وشاورهم فی الامر” کلمه امر در فرهنگ آیات و روایات به معنی مسائل مربوط به حکومت است، خداوند میفرماید حتی با آنهایی که در مسیر یکسانی نیستید و با تو مخالفند مشورت نما. برای عمل به این آیه شریفه بهجاست بعضی مشاوران خود را از بین زندانیان سیاسی انتخاب نمایید.
در این آیه و آیات دیگر و نیز در روایات هیچ اشارهای ندارد که شخصی تقاضای عفو کند سپس عفو گردد. بلکه ظاهر این است که اگر خطاکار هم باشد برای حفظ کرامت انسانی، بدون درخواست عفو، بخشیده شود.
شما به مناسبتهای مختلف کسانی را مورد عفو قرار میدهید که با وجود ارتکاب جرم مستحق عفو و گذشت میباشند و قاعدتاً زندانیان سیاسی که اصولاً جرمی مرتکب نشدهاند باید در صدر آن لیست قرار گیرند. اینجانب مصرّانه از شما درخواست میکنم که در این دهه فجر انقلاب اسلامی از موقعیت خود استفاده نموده و زندانیان سیاسی را در لیست عفو قرار دهید.
امیدوارم جنابعالی این فرصت را مغتنم شمرده و از مظلومین رفع ظلم نموده و دین خود را به جمهوری اسلامی، که ثمره خون شهیدان و مبارزات ملت رشید ایران است، ادا نمایید.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
۱۸/ ۱۱ /۱۳۸۹
زهرا ربانی املشی
"
متن کامل این نامه بدین شرح است:
بسمه تعالی
ریاست محترم قوه قضائیه
آیتالله صادق لاریجانی
پس از سلام، در سالهای گذشته طی خدمتم در آموزش و پرورش، شاهد بودم که دانش آموزان بسیار تمایل داشتند تا خاطرات انقلاب از زبان معلمینی که آن روزها را درک کرده بودند بازگو شود. من در وصف آن روزهای با شکوه این واژهها را به کار میبردم: روزهای پرشور و گذشت و ایثار، روزهای همت و همدلی و همرنگی، روزهای تفاهم و همبستگی. یقین دارم شما هم بر این عقیدهاید. از باب مثال در سال ۵۷ که نفت بسیار کم بود و به زحمت تهیه میشد، اگر کسی میتوانست فقط یک چهار لیتری نفت تهیه کند، همان را چند قسمت میکرد و به همسایهها میداد تا آن شب را در یک اتاق کوچک با یک علاءالدین به صبح برسانند. که البته این مشتی است از خروارها همدلی، ایثار و گذشت زمان انقلاب.
در سال ۵۹ که جنگ شروع شد باز نمونههای ایثار و گذشت بسیار فراوان و وصف ناشدنی بود. از ایثار شهید و حتی شهیدان متعدد از هر خانواده گرفته تا ایثار پیرزنی که تمام تحفهای که داشت و شامل کیلویی مغز بادام بود روانه جبهه میکرد و برای اینکه بادامی تلخ نباشد که کام رزمندهای را تلخ کند از هر کدام ذرهای خورده بود.
اما متأسفانه هرچه گذشت، فاصلهمان با یکدلی و گذشت و ایثار بیشتر شد تا آنجا که امروز شاهدیم که نه تنها یکدلی کمرنگ شده بلکه تحمل دیگران هم رنگی ندارد. و باز متأسفانه ناظریم که عدهای تمامیتخواه صاحبان نجواهای غیر همسوی با خود را از صحنه خارج میکنند وآزادی آنان را سلب مینمایند.
جناب آقای لاریجانی
من و شما از ویژگیهای مشابهی برخوردار بودهایم. حداقل قسمتی از پوست و گوشتمان با شهریه طلبگی پدرانمان رشد و نمو کرده و اکنون نسبت به آن مسئولیم. امروز شما در منصبی قرار دارید که در سالهای اول انقلاب، والد بزرگوارم مرحوم آیتالله ربانی املشی متصدی بخشی از آن بود. تصور میکنم ذکر خاطرهای از ایشان از باب “وَذَکِّرْ فَإِنَّ الذکْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِینَ” مفید فایده باشد.
ایشان در زمانی که دادستان کل کشور بودند هفتهای یک روز را به مراجعین مردمی اختصاص داده بودند. در این باره نقل میکردند: «یک روز همسر یک سرهنگ مراجعه کرد و اظهار داشت که همسرم اعدام شده است و برای ما، غیر از ششصد هزار تومان قرض، هیچ چیز به ارث نگذاشته است. من تعجب کردم که چطور یک سرهنگ در زمان شاه حتی یک خانه شخصی نداشته است. لذا دستور دادم درباره او تحقیق کنند و پرونده او را هم کامل مطالعه کردم. با کمال تعجب دیدم که در آن پرونده چیزی نیست که با استناد به آن حتی بتوان یک ماه زندان برای او در نظر گرفت و با اینحال این سرهنگ توسط آقای ر. اعدام شده بود. من چون یقین کردم که قاضی اشتباه کرده است دستور دادم دیه او را از بیتالمال به خانوادهاش بپردازند.»
جناب آقای لاریجانی
“کفی بالموت واعظاً”. به راستی مرگ پند دهنده است. زمانی که پدر بزرگوارم دار فانی را وداع گفت ۵۰ سال داشت یعنی تقریباً مطابق سن شما در این زمان. وهیچکس تضمین ندارد که چند سال عمر میکند.
آیا شما نسبت به اعمال قضات دستگاه قضایی اشراف کامل دارید؟ حتماً میپذیرید که اگر آنان به جان و مال و آبروی افراد تعدّی کردند جنابعالی هم مسئول هستید.
مسأله زندانیان سیاسی و محکومیت دگراندیشان به زندان، یکی از موارد ظلم است.
در کشوری که افتخار مسلمانی دارد و در قانون اساسی آن آزادی بیان تصریح شده است زندانی سیاسی معنی ندارد. آیا اظهار نظر و اعلام نظر، جرم محسوب میشود؟
جناب آقای لاریجانی
روحیه عفو و گذشت، برازندهی همه انسانهای خداجو و آزادیخواه است ولی این لباس بر تن حاکمان و بخصوص دارندگان منصب قضا برازندهتر است.
خداوند خطاب به پیامبر اکرم(ص) در سوره آلعمران میفرماید: ” فبما رحمةً من الله لنت لهم و لوکنت فظًّاً غلیظ القلب لانفضّوا من حولک فاعف عنهم و استغفر لهم و شاورهم فی الامر”.
“ای پیامبر تو در اثر رحمت خدا نرمخو شدی و اگر تندخو بودی، از گرد تو متفرق میشدند. پس از آنان بگذر و عفو نما و برایشان استغفار نموده و با آنان مشورت کن”.
در جمله “وشاورهم فی الامر” کلمه امر در فرهنگ آیات و روایات به معنی مسائل مربوط به حکومت است، خداوند میفرماید حتی با آنهایی که در مسیر یکسانی نیستید و با تو مخالفند مشورت نما. برای عمل به این آیه شریفه بهجاست بعضی مشاوران خود را از بین زندانیان سیاسی انتخاب نمایید.
در این آیه و آیات دیگر و نیز در روایات هیچ اشارهای ندارد که شخصی تقاضای عفو کند سپس عفو گردد. بلکه ظاهر این است که اگر خطاکار هم باشد برای حفظ کرامت انسانی، بدون درخواست عفو، بخشیده شود.
شما به مناسبتهای مختلف کسانی را مورد عفو قرار میدهید که با وجود ارتکاب جرم مستحق عفو و گذشت میباشند و قاعدتاً زندانیان سیاسی که اصولاً جرمی مرتکب نشدهاند باید در صدر آن لیست قرار گیرند. اینجانب مصرّانه از شما درخواست میکنم که در این دهه فجر انقلاب اسلامی از موقعیت خود استفاده نموده و زندانیان سیاسی را در لیست عفو قرار دهید.
امیدوارم جنابعالی این فرصت را مغتنم شمرده و از مظلومین رفع ظلم نموده و دین خود را به جمهوری اسلامی، که ثمره خون شهیدان و مبارزات ملت رشید ایران است، ادا نمایید.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
۱۸/ ۱۱ /۱۳۸۹
زهرا ربانی املشی
"
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر