۱۳۸۹ شهریور ۳۰, سه‌شنبه

امام خمینی و «مجلسی که در رأس امور بود»

گروه سیاسی- حسین ناصری نیا: این روزها که به حاشیه راندن همه سرمایه‌های کشور و زیر پا گذاشتن بقایای ارزشهای انقلاب، رسم روزگار شده است، زیر سؤال بردن سخن تاریخی امام مبنی بر در رأس امور بودن مجلس، دیگر چیز عجیبی نیست. گوش ما به این سخنان عجیب عادت کرده است و تنها شاید مرور متن‌های تاریخی و مربوط به گذشته بتواند به ما یادآوری کند که انقلابی که امام هدایت کرد و مردم بانی‌اش بودند و هزاران هزار شهید برای استواری و ماندگاری آن رفتند، قرار نبود به جایی برسد که امروز رسیده است.

بیست و پنج سال قبل، بین نخست‌وزیر و رئیس‌جمهور وقت اختلافی بروز کرد که به تلاش رئیس‌جمهور برای عدم معرفی وی برای دور دوم و مخالفت امام خمینی (ره) با این تصمیم و حمایت قاطع ایشان از ابقای مهندس موسوی به عنوان نخست‌وزیر منجر شد. دستنوشته‌های آقای هاشمی رفسنجانی که یکی از اسناد زنده و پرمحتوای تاریخ انقلاب اسلامی به شمار می‌رود، این ماجرا را از نگاه رئیس مجلس وقت روایت می‌کند.

آقای هاشمی که از نزدیک در جریان جزئیات این ماجرا بوده است، با روایت مختصر اما تیزبینانه خود نشان می‌دهد که امام از سویی تا چه حد در حمایت از میرحسین موسوی راسخ بود و در برابر مخالفان او در هر جایگاهی که باشند، ایستاد، و از سوی دیگر به نظر نمایندگان (موسوم به گروه ۹۹ نفر) که نظر رهبری را نادیده گرفتند و بر مخالفت خود با مهندس موسوی پافشاری کردند، احترام گذاشت و ضمن اینکه نظر خود را بیان کرد، بدون آنکه بر نمایندگان تحکم کند، بر حق مجلس و آزادی رای نمایندگان تصریح کرد. حتی با وجود آنکه برخی از نمایندگان آن دوره عبارات نامناسبی را در مورد دولت وقت به کار بردند، هیچ‌یک از آنان به خاطر این مواضعشان تخطئه یا ردصلاحیت نشدند و حتی امام در مقابل واکنش برخی چهره‌های جناح چپ در دفاع از نظر ایشان، تأکید کرد که کسی حق ندارد راجع به مجلس جسارت کند.

مرور روایت هاشمی رفسنجانی از این مقطع تاریخی، در روزهایی که زمزمه‌های یکه‌سالاری رئیس قوه مجریه بالا گرفته و ظاهرا وقت کنار راندن مجلس به عنوان یکی از آخرین سنگرهای متزلزل موجود در برابر دیکتاتوری رسیده است، خواندنی عبرت‌آموز است:

سه‌شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۶۴

در مجلس زمزمه‌ای پیچیده که امام به آقای فخرالدین حجازی [نماینده تهران] گفته‌اند، مصلحت نمی‌دانند که [آقای میرحسین موسوی] نخست‌وزیر عوض شود و اختلافات شدیدی از این جهت در مجلس است.

شب با آقای خامنه‌ای جلسه‌ای طولانی داشتیم، درباره کابینه آینده، ایشان مایل نیست که مهندس موسوی [مجددا] نخست‌وزیر شود. خط اقتصادی ایشان را قبول ندارند. از من توقع دارند که همراهی کنم. قرار شد ایشان این مسئله را با امام در میان بگذارند. مشکل را جدی می‌بینم؛ دو سلیقه در مورد وزرا و برنامه‌ها. [رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر] در طول چند ماه گذشته، نتوانسته‌اند در مورد سه وزیر دفاع، برنامه و بودجه و راه‌وترابری توافق نمایند….

پنجنشبه ۱۷ مرداد

بعد از نماز با آقای خامنه‌ای جلسه داشتیم … آیت‌الله خامنه‌ای شرح مذاکرات امروزشان را با امام دادند. امام گفته‌اند مصلحت نیست که آقای مهندس [میرحسین] موسوی از نخست‌وزیری کنار بروند…

یکشنبه ۲۰ مرداد

شب با آقای خامنه‌ای درباره نخست‌وزیری مذاکره کردیم. ایشان توقع دارند من در جهت تسهیل نظر ایشان در مورد تعویض کابینه کار کنم. پیشنهاد دادند که امام به نحوی گفته خودشان را که ابقای آقای میرحسین موسوی را به مصلحت دانسته‌اند، جبران نمایند و بعید می‌دانم که امام بپذیرند…

دوشنبه ۲۱ مرداد

احمد آقا هم آمد و به طور مفصل مذاکرات آقای خامنه‌ای و امام را درباره نخست‌وزیر آینده گفت و گفت نظر امام این است که تعویض مهندس [میرحسین] موسوی مصلحت نیست و مایلند که این نظرشان گفته شود؛ درست بر خلاف نظر آیت‌الله خامنه‌ای.

پس از مشاوره به این نتیجه رسیدیم که اگر نظر امام این باشد، باید بر همین روال عمل شود. ولی آقای خامنه‌ای اگر اختیار داشته باشند، به هیچ وجه حاضر نیستند که نخست‌وزیری ایشان را بپذیرند و می‌گویند فقط در صورت حکم امام حاضرند ایشان را معرفی نمایند و در این صورت در کارها دخالت نخواهند کرد و وزرا را هم به میل آقای موسوی تصویب می‌کنند. به هر حال مشکل بزرگی در پیش داریم….

چهارشنبه ۲۳ مرداد

شب مهمان احمدآقا بودیم. امام هم در جلسه شرکت کردند. آقای خامنه‌ای به خاطر آمدن والدینشان نیامدند. بیشتر بحث‌ها بر سر نخست‌وزیر آینده و اختلاف نظر بین آقایان خامنه‌ای و مهندس موسوی بود ولی به نتیجه‌ای نرسیدیم… .

شنبه ۲ شهریور

خدمت امام رفتم و راجع به مشکل کابینه آینده، با توجه به عدم موافقت آقای خامنه‌ای با آقای [میرحسین] موسوی مذاکره کردم، اما نتیجه‌ای به دست نیامد. امام همان حرف قبلی خودشان را تکرار فرمودند که تغییر دولت را صلاح نمی‌دانند و حاضر هم نیستند در این خصوص امر صادر کنند و اظهارنظر را کافی می‌دانند.

در مورد این‌که به شورای نگهبان توصیه کنند در تفسیر قانون اساسی که معرفی نخست‌وزیر را بعد از انتخاب مجدد رئیس‌جمهور لازم می‌دانند، تجدیدنظر کنند که خود به خود دولت بماند، امام فرمودند: نمی‌خواهیم این بدعت باب شود که موجب تضعیف شورای نگهبان شود. گفتم، فتنه پیش خواهد آمد. فرمودند: با آقای خامنه‌ای صحبت کنیم و ایشان را قانع کنیم و ضمنا گفتند: برای خود آقای خامنه‌ای ضرر دارد و خبر از رسیدن نامه آقای خامنه‌ای و جواب خودشان به همین مضامین دادند.

آیت‌الله خامنه‌ای تمایلی به نامزد شدن مجدد نداشتند و با اصرار ماها و نیز خواست امام پذیرفتند و همان موقع نظرشان را راجع به کابینه گفته‌اند و اکنون حجت دارند، ولی نمی‌خواهند از نظر امام تخلف کنند… .

یکشنبه ۳شهریور

عصر آقایان [محمد] یزدی و سیدجعفر کریمی از طرف جامعه مدرسین [حوزه علمیه قم] آمدند و برای تغییر دولت آقای [میرحسین] موسوی از من استمداد کردند. مشکلات را گفتم و گفتم نظر امام با آقای موسوی است و نمی‌شود با آن مخالفت کرد.

دوشنبه ۱۱ شهریور

وزیر امور خارجه … با توجه به اظهار امام که مصلحت نمی‌دانند آقای [میرحسین] موسوی عوض شود، گفت: به آیت‌الله خامنه‌ای بگویم که اسم آقای ولایتی را به عنوان نخست‌وزیر مطرح نکنند و حاضر نیست در این شرایط مسئولیت را بپذیرد.

عصر آقای ناطق [نوری] آمد. ایشان هم درباره همین موضوع صحبت کرد و اصرار داشت که امام را باید راضی کرد. طرفدار نخست‌وزیر شدن آقای [علی‌اکبر] ولایتی است….

چهارشنبه ۱۳ شهریور

ساعت ۹ صبح به زیارت امام در حسینیه جماران رفتم. مراسم تنفیذ ریاست‌جمهوری آقای خامنه‌ای بود. امام در متن نوشته‌شان بر ضرورت تکیه بر محرومان و مستضعفان تأکید نمودند. آیت‌الله خامنه‌ای در اظهاراتشان از نقاط ضعف عملکرد دولت با کنایه یاد کردند… .

شنبه ۱۶ شهریور

پیش از ظهر آقای رئیس‌جمهور آمدند و ناهار مهمان من بودند … نظر آقای خامنه‌ای این است که اینها خوب کار نکرده‌اند و جایز نیست دوباره مأمور تشکیل کابینه شوند. زمان طولانی بحث کردیم، ولی به نتیجه نرسیدیم. مشکل عمده ایشان، اظهارنظر امام است….

دوشنبه ۲۵ شهریور

با آیت‌الله خامنه‌ای درباره جلسه فردای نمایندگان، تلفنی مذاکره کردیم. معلوم شد ایشان مصمم‌اند که در این جلسه شرکت کنند. نامه‌ای به ایشان نوشتم و نکاتی را ذکر کردم. احمدآقا آمد و اطلاع داد که امروز آقایان مهدوی کنی، ناطق نوری، یزدی و جنتی خدمت امام آمدند و از امام خواستند اظهارنظری که مبتنی بر عدم مصلحت بودن تغییر آقای [میرحسین موسوی]، نخست‌وزیر فرموده‌اند، پس بگیرند یا جبران کنند که آقای خامنه‌ای بتوانند فرد دیگری را معرفی نمایند. ولی امام نپذیرفته‌اند و محکم گفته‌اند که مصلحت نیست دولت عوض شود.

شب آقایان بهزاد نبوی و [محسن] نوربخش آمدند و از تصمیم‌ آقای خامنه‌ای مبنی بر تعویض دولت اظهار نگرانی کردند و از من خواستند دخالت کنم و مانع شوم…

سه‌شنبه ۲۶ شهریور

آقای خامنه‌ای در جلسه سه‌شنبه نمایندگان شرکت کردند و انتقاداتی علیه دولت داشتند اما نگفتند که می‌خواهند دولت را عوض کنند، ولی مخالفت خود را به نحوی گفتند…

چهارشبنه ۲۷ شهریور

حدود هشتاد نفر از نمایندگان طرفدار دولت آقای [میرحسین] موسوی آمدند و از اظهارات دیروز آیت‌الله خامنه‌ای انتقاد کردند. نامه‌ای برای امام تهیه کرده‌اند که مشغول جمع‌آوری امضا هستند….

شنبه ۳۰ شهریور

عصر آقای ناطق [نوری] برای چاره‌جویی در موضوع کابینه آمد؛ به نظر می‌رسد فهمیده‌اند که آقای [میرحسین] موسوی را نمی‌توان عوض کرد و گفت: آقای خامنه‌ای هم تا حدودی به همین نتیجه رسیده‌اند و دیگر آن احساس تکلیف را ندارند…

سه‌شنبه ۲ مهر

بعد از نماز با آقای خامنه‌ای جلسه خصوصی داشتیم. آماده شده‌اند که آقای [میرحسین] موسوی را به مجلس معرفی کنند، ولی بنا دارند در مورد وزرا سخت‌گیری نمایند.

شنبه ۶ مهر

پیش از ظهر احمد آقا آمد و نتیجه مسافرت به خارک را به ایشان گفتم که خدمت امام بگویند. خبر داد که امام جواب نامه ۱۳۵ نماینده مجلس در حمایت از آقای [میرحسین] موسوی را داده‌اند و نوشته‌اند که نظرشان ابقای آقای موسوی است. این تأیید کتبی مجدد، لابد آقای رئیس‌جمهور و جناح مقابل آقای موسوی را عصبانی‌تر می‌کند.

حضرت امام در پاسخ به نامه نمایندگان چنین مرقوم کرده‌اند: «بسم‌الله‌الرحمن الرحیم با تشکر از حضرات آقایان، اینجانب چون خود را موظف به اظهارنظر می‌دانم، به آقایانی که نظر خواسته‌اند، از آن جمله جناب حجت‌الاسلام مهدوی و بعضی آقایان دیگر، عرض کردم آقای مهندس موسوی را شخص متدین و متعهد و در وضع بسیار پیچیده کشور، دولت ایشان را موفق می‌دانم؛ و در حال حاضر تغییر آن را صلاح نمی‌دانم. ولی حق انتخاب با جناب آقای رئیس‌جمهور و مجلس شورای اسلامی محترم است ـ ۵ مهر ۶۴ ـ روح‌الله الموسوی الخمینی».

پنجشنبه ۱۸ مهر

صبح زود به مجلس رفتم. عفت و خانواده امام هم، برای شرکت در مراسم تحلیف رئیس‌جمهور به مجلس آمدند… من به خاطر اقداماتی که هفته‌های اخیر در تضعیف آقای خامنه‌ای شده، ‌از ایشان تمجید و تجلیل زیاد کردم.

شنبه ۲۰ مهر

آقای [محمدرضا] توسلی [مسئول دفتر امام] از اظهارات روز پنجشنبه آقای خامنه‌ای در مراسم تحلیف گله داشت که به نحوی اعلان تحمیل دولت بود. حاج احمد آقا آمد و گفت: امام از اظهارات پریروز آقای خامنه‌ای ناراحت شده‌اند و معلول شیطنت اطرافیان ایشان می‌دانند و می‌خواهند به ایشان در این خصوص پیغام بدهند. راجع به اعضای دولت آینده بحث شد و ترجیح دادیم آقای منتظری هم به نحوی در شورای حکمیت [در انتخاب وزرا] باشند و امام هم موافقت فرمودند.

یکشنبه ۲۱ مهر

اولین دستورمان رأی‌گیری برای دولت بود. شرکت نمایندگان در جلسه کم‌سابقه بود. ۲۶۱ نفر از مجموع ۲۶۷ نفر نماینده آمده بودند. ۱۶۲ موافق، ۷۳ مخالف و ۲۶ نفر ممتنع بودند. ۹۹ رأی مخالف و ممتنع که [به رغم تذکر قبلی] برخلاف نظریه امام بود، باعث ناراحتی شدید اکثریت نماینده‌ها شد و وسیله‌ای برای بدنام شدن و ضد ولایت فقیه معرفی شدن جریان محافظه‌کار گردید. بعضی این را از اشتباهات بزرگ سیاسی آنها می‌خوانند. نقطه مثبت آنها تعبد آنها بود که با این رأی از دستشان ممکن است گرفته شود و خود آنها این را وظیفه‌شناسی نمایندگی می‌دانند و فکر می‌کنند امام هم راضی نیستند نماینده برخلاف نظرش رأی بدهد.

دوشنبه ۲۲ مهر

احمد‌آقا آمد و گفت: امام آماده‌اند برای ختم غائله‌ای که در اثر مخالفت ۹۹ نماینده مجلس با نظر امام درخصوص نخست‌وزیر ایجاد شده، با نمایندگان ملاقات نمایند. قرار شد روز چهارشنبه به ملاقات برویم و مطالبی که امام به آقای خامنه‌ای درباره عدم مخالفت با دولت و طرد افراد ناباب گفته‌اند، نقل کرد و گفت: آقای رئیس‌جمهور پذیرفته‌اند. درباره وزرای پیشنهادی آقای میرحسین موسوی هم مذاکره کردیم.

سه‌شنبه ۲۳ مهر

قبل از جلسه رسمی به نمایندگان اطلاع دادم که فردا به ملاقات امام می‌رویم؛ خوشحال شدند. بعد از تنفس به دفترم آمدم.

چهارشنبه ۲۴ مهر

ا
مام فرمودند: من قبلا از آقایانی که زحمت دادم، معذرت می‌خواهم، لکن بعضی مسائل هست که موجب شد من به خدمت آقایان برسم و آن چیزی که تکلیفم هست، عرض کنم. اولا که هیچ نگرانی‌ای در این مسائل نیست و من تأیید می‌کنم مجلس را و همیشه سفارش می‌کنم به ملت که مجلس را باید تأیید کنند و مجلس از ارگان‌هایی است که لازم است بر همه ما که او را تأیید کنیم و هیچ کس حق ندارد که راجع به مجلس جسارتی بکند و مجلس حقش است که موافق و مخالف داشته باشد و ممتنع و یک مسئله‌ای است که همیشه باید در مجلس باشد و این امری است که گذشت و در او هیچ صحبتی نیست. آن چیزی که موجب زحمت آقایان است، این است که ما راجع به آتیه صحبت کنیم، گذشته گذشته است.
"

۱ نظر:

به نام خدای ابوذر گفت...

به نام الله
خیلی زحمت می کشید . اجرتون با امام حسین (ع) . راستی بابت نظر زیباتون یک دنیا ممنونم