حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمد خاتمی در دیدار با جمعی از اساتید دانشگاهی و اعضاء جامعه پزشکی به تبیین راهکارهایی برای برونرفت از وضعیت فعلی و دمیده شدن روح امید و نشاط در جامعه پرداخت.
آنهایی را هم که میشناسیم بچههای خوب و سالم هستند حالا ممکن است گاهی اعتراضی هم داشتهاند ولی واقعا درخور این نیست که با جوانان ما اینطور رفتار شود.
امیدوارم دیدگاهها نسبت به مسائل عوض شود و ما بتوانبم از این فضا به فضای امن و آرامتری حرکت کنیم که نفع همه در آن است.
همه شما داستان ۱۹ دی را شنیدهاید در این روز حادثه بزرگی رخ داد؛ از این جهت که نهضت و انقلاب را وارد مرحله جدیدی کرد البته این حوادث نیستند که تعیین کننده در حرکتها و جنبشهای اجتماعی و بهخصوص انقلابها هستند ولی حوادث میتواند تشدیدکننده یا جهتدهنده به تحولات عظیمی نظیر انقلابها باشند.
وقتی انقلاب پیش میآید که اولا هدف مشخصی در جامعه وجود داشته باشد؛ ثانیا آگاهی نسبت به آن هدف وجود داشته باشد، ثالثا احساس شود وضع موجود مانع رسیدن به آن هدف است؛ رابعا خواستی برای رسیدن به آن هدف پیدا شود و بالاخره اراده و انسجامی در جامعه بهوجود بیاید و آن حرکت رخ دهد برای تحول اساسی از یک نظام به نظام دیگر.
هنر رهبران بزرگ درک زمان خود است
تحولات اساسی، عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و سیاسی خاص خود را دارد، جنبشها و حرکتها را نمیتوانیم تکعاملی بدانیم البته نقش مهمی در بیدار کردن جامعه و تقویت اراده جامعه و انسجام جامعه به سوی جریان انقلابی دارد؛ ولی اگر شرایط انقلابی فراهم نباشد یک شخصیت بزرگ حتی فرهمند هم نمیتواند کار بزرگی را انجام دهد.
هنر رهبران بزرگ این است که زمان خود را درک میکنند؛ مقتضیات را میفهمند و جهات اصلی را تشخیص میدهند وآن را به جامعه را تشجیع و بیدار میکنند و آن را به حرکت در میآورند و حرکت سریعتر به سرانجام میرسد.
به هر حال جنبش وسیعی بعد از رحلت حضرت آیتالله العظمی بروجردی قدس سره پیدا شد گرچه در کل جامعه، دانشگاهها و اصناف و جاهای دیگر این حرکتها و خواستها وجود داشت ولی بهطور خاص بعد از رحلت ایشان و رفتارهایی که رژیم داشت و بعد نقشی که خود امام داشتند این جنبش کانون و رهبری دینی پیدا کرد که اوج آن در خرداد ۴۲ بود که خیزش عظیم مردمی و در مقابلش کشتار عظیمی که صورت گرفت و به دنبال آن دستگیری و بعد از مدتی تبعید امام و سرکوب شدیدی که صورت گرفت که در واقع آن جنبش از خیابانها جمع شد و بروز و ظهورش کم شد و به کمون رفت ولی وجود داشت و آثارش را بعد از ۱۰-۱۵ سال دیدیم که چگونه شد و به چه نتیجهای رسید.
امام حتی بعد از تبعید هم در حوزههای علمیه غریب بودند
امام هم بعد از تبعیدشان حتی در حوزههای علمیه غریب بودند از یک طرف تمام کسانی که با امام همراه بودند یا زندان بودند یا تحت تعقیب و در محدودیت یا سرکوب میشدند.
بعضی شخصیتها هنوز هم هستند؛ مقام رهبری، آیتالله هاشمی و دیگرانی که هستند، بعضیها هم از دنیا رفتهاند اینها تعداد زیادی نبودهاند دائما هم بعد از دستگیری امام محدود بودند.
متاسفانه خیلی از کسانی که سالهای اول نهضت همراه بودند بعد از دستگیری امام توبه و عقبنشینی کردند و حتی فعالیتهایی انجام دادند که کاملا گاهی علنی یا در خفا از امام انتقاد هم میکردند که این روشهای غلط سبب سوءاستفاده دیگران میشود و راهشان را جدا کردند و ابایی هم نداشتند از اینکه بگویند انقلاب فایدهای ندارد و امام راه غلط میروند.
اگر یادتان باشد در سال ۵۷ وقتی نیمه شعبان شد امام فرمودند ما جشن نداریم بعضی از کسانی که سابقه همراهی امام داشتند ولی کنار کشیده بودند از روش امام انتقاد و کار خودشان را کردند.
امام کاملا غریب بود و راه امام غریب بود. پیروان مخلص امام تحت فشار و شکنجه بودند. زندان بودند و یا شهید میشدند و همه این مسائل وجود داشت و دوران کمون انقلاب بود تا سال ۵۶ که فضای دیگری پیدا شد امام هم ایستاده بودند و راهنمایی میکردند، عقدهها هم در سینهها جمع شده بود.
روش مدنی امام، مردم را بیدار کرد
بعضی جریانات تند چریکی برای مردم جذابیتی نداشت، ولی امام همان روش مدنی که داشتند که خون در مقابل شمشیر و کلام در مقابل گلوله و همیشه اتکا به مردم این روش را ادامه دادند مردم بیدار شدند و رشد پیدا کردند تا آن انقلاب رخ داد و حوادثی نظیر ۱۹ دی در این فضا و جریانات هست که رخ میدهد، یعنی زمینههای انقلاب فراهم است رهبری در جای خود مستقر هست و بغضها و عقدههای ناشی از بیداد و سرکوب جمع شده و آماده یک جرقه است.
بعد از رحلت آیتالله حاج آقا مصطفی حرکتی رخ داد، متاسفانه در قم حتی برای هفتم حاجآقا مصطفی خیلی محافظهکارانه عمل شد و مسائلی پیش نیامد بعد از آن هفته اطلاعیه و بیانیه تحلیلی خوب و جهتدهندهای در قم منتشر کردیم و بهاصطلاح جهت جامعه مشخص شد و برای چهلم حاجآقا مصطفی، جلسه فوقالعاده جالبی در مسجد اعظم گذاشته شد که جمعیت خوبی آمد و صبح و عصر سخنرانان خیلی خوب صحبت کردند و نوعا هم دستگیر و تبعید شدند.
جنبشها با سرکوب از بین نمیروند
خیال نکنیم وقتی جنبش هایی در جامعه بهوجود میآید بهوسیله سرکوب از بین میرود بلکه زمینه هست تا چگونه بروز و ظهور پیدا کند.
از خیزش بعدی که به طرف نظام اسلامی نباشد نگرانم
نگرانیام از این است ما در این موقعیتی که هستیم خدای نکرده بهخاطر رفتارهای نادرستی که هست خیزش بعدی که بروز و ظهور پیدا میکند دیگر به طرف اسلام و نظام اسلامی نباشد.
اگر اعتراض و انتقادی هست این است که بعضی روشها و شیوههایی که اعمال میشود به زیان اسلام و نظام است.
خطر مشکل درست کردن برای کسانی که به اصل نظام معتقدند
این نظام سرمایه بزرگی است؛ هزینه زیادی برای آن داده شده است. انقلاب ما بزرگ بوده ما همین را میخواهیم ولی این رفتارها ممکن است سبب شود که خدای ناکرده جهت آینده به خارج از نظام متوجه شود.
ممکن است با این محدود کردنها و مشکل درست کردنها کسانی از دوروبرو اطراف کسانیکه به اصل نظام اعتقاد دارند از اصل نظام دفاع میکنند ولی نسبت به مسائل انتقاد دارند پراکنده و مایوس بشوند، اما به دامن حکومت نخواهند افتاد بلکه به دامن کسانی میافتند که اصل را قبول ندارند.
تدبیر حکم میکند منتقدان و معترضان معتقد به اصل نظام تقویت شوند
اگر تدبیر وجود داشت باید این گروه تقویت میشد تا نیروهایی که به هر حال اعتراض و انتقادی دارند دور اینها جمع شوند به عنوان کسانی که از اصل نظام و انقلاب و اسلام دفاع میکنند.
باید “شخصیتهای باسابقه ولو معترض” سرمایهای به حساب بیایند که پیرامون آنان بخش عظیمی از نیروهای جوان جامعه که به هر حال اعتراضی هم دارند جمع شوند و در کنار اصل نظام و انقاب و راه امام بمانند. محدود کردنها و تهمتزدنها و نسبت دادنها سبب خواهد شد بخش جوان و نخبه جامعه اگر از این طرف مایوس شود به دامن کسانی بیفتند که میگوید اصل نظام نباید باشد.
انفجار وقتی رخ داد که وزیر اطلاعات وقت با اسم مستعار به امام اهانت کرد
به هر حال گرچه برای مدتی نهضت در حالت کمون بود ولی لحظهبهلحظه اعتراض جامعه به نفرت بدل میشد تا اینکه دوباره چون آتشفشانی بروز کرد و جامعه هیچ راهی را جز سرنگونی رژیم در برابر خود ندید. اینها اشتباه بزرگتری کردند یعنی بغض و کینه خود را از مردم بهصورت مقالهای علیه امام در یکی از روزنامهها منتشر کردند ظاهرا وزیر اطلاعات رژیم آن وقت با اسم مستعار به امام اهانت کرد و آن وقت بود که انفجار رخ داد و مردم (طلبه و دانشجو؛ اصناف) به پا خواستند و همه رژیم هم مقابله کرد و کشتار شد و بهدنبال آن تحت عنوان “چهلمها” پیدرپی حرکت ادامه یافت.
امام هم رهبری نهضت را بر عهده داشتند؛ روزبهروز رژیم ضعیفتر شد و کشتارهای بزررگتر هم سبب شدآتش انقلاب شعلهورتر شود تا در ۲۲ بهمن دیدیم انقلاب اسلامی پیروز شد.
یادمان نرود که این مردم چه میخواستند
این انقلاب هدف مشخص و معینی داشت. یادمان نرود که ماهیت این نظام چیست؟ و مردم و امام چه میخواستند اگر اشکال و انحرافی در عمل وجود دارد یا مطرح میشود باید برای تداوم آن اصلاح شود و راهی جز این نیست.
اگر خدای نکرده چیزهایی وجود دارد یا مطرح می شود که در اهداف یا مقتضای انقلاب نبوده اصلاح شود یا دست کم به نام نظام و انقلاب نباشد تامردم به اصل انقلاب و نظام بدبین نشوند.
امام به شکسته شدن قلمها و دربند بودن آزادیخواهان معترض بود
همه شخصیت امام راحل دینی بود و همواره از دین و ارزش های دینی دفاع میکردند و البته همه رهبران دینی هم چنین هستند و چنین میگویند ولی آنچه سبب نهضت شد این بود که امام به نیازهای واقعی انسان و مقتضای زمان توجه داشتند و ایشان اعتراض داشتند که در آن رژیم زندانها پر از آزادیخواهان است، قلمها شکسته میشود، کشور ما وابسته به بیگانه است، اقتصاد کشور وضعش خراب است، عدالت در جامعه نیست، فساد و فحشا هست، مردم باید حاکم باشند و حکومت ندارند، از اینکه دیکتاتوری در جامعه است و اینها باید تغییر کند و این همه را از موضع دین میفرمودند؛ دینی که امام میگفت دینی بود که با آزادی و حاکمیت مردم بر سرنوشتشان سازگار بود و جانشین نظام موجود را جمهوری اسلامی میدانستند.
جمهوری اسلامی یعنی ملاک مردمند
جمهوری اسلامی یعنی ملاک مردمند؛ حکومت و قدرت برآمده از مردم و در مقابل آنها مسئول است بهعلاوه که ارزشهای اسلامی هم حاکم است.
از لوازم مهم جمهوریت آزادی اندیشه و بیان است، اینکه عالمان ما در جامعه ارج داشته باشند، حوزههای علمیه ما با آزادی کامل بیاندیشند و حرفشان را بزنند و پشتوانههای نظری حاکمیت دین را با رعایت زمان و مکان و جهت حل مشکلات مردم فراهم آورند؛ نه تنها مراجع بلکه همه علما و طلاب و محققان محترم باشند.
اینکه دانشگاه ما، استاد و دانشجوی ما در کمال آزادی بتواند کار کند حرف بزند و اعتراض کند و نیز این مراکز نیروهایی تربیت کند که بتواند کشور را اداره و آن را از دیگران بینیاز کنند؛ وعدهها این چنین بود.
امروز هم همه ما از اصل انقلاب دفاع میکنیم
ما نباید وابسته به بیگانه باشیم؛ نباید اینجا جزیره امن برای آمریکا باشد و نباید رژیم ایران هم پیمان رژیم فاسد صیهونیستی باشد و در کنار کسانی قرار بگیرد که سرکوبگر مظلومان هستند. ما باید آزاد و مستقل باشیم.
باید از عقبافتادگی نجات پیدا کنیم اینها روح انقلاب بود که در چهره جمهوری اسلامی تجلی میکرد و امروز هم همه ما از اصل انقلاب دفاع میکنیم.
اکثریت جامعه ما دینی است و طبیعی است نظام پایدار حتی دموکراتیکش اگر متناسب با وضعیت دینی جامعه نباشد و با دین جامعه سازگار نباشد نمیتواند استقرار و دوام پیدا کند.
جمهوری اسلامی که امام مطرح کردند و مردم به آن رای دادند طوری بود که غیرمسلمان هم احساس میکرد در درون نظام جمهوری اسلامی حرمت دارد حقش رعایت میشود با عدالت با او رفتار میشود به همین جهت در انقلاب ما فقط مسلمان و شیعه نبودند که در صحنه آمدند همه مردم آمدند و گفتند جمهوری اسلامی میخواهیم. این هدف انقلاب ما بود و بحمدالله این جمهوریت مستقر شد و همه باید از آن دفاع کنیم.
دعوا بر سر قدرت نیست، از اینکه نظام لطمه بخورد نگرانیم
اگر حرف و حدیثی هست دعوا بر سر قدرت نیست ما خودمان مطرح نیستیم و اگر نگرانی هست این نیست که بنده در عرصه نیستم و کس دیگری در عرصه مسدولیت است؛ نگرانی از این است که خدایی نکرده این نظام و انقلاب لطمه بخورد.
بعد از امام راحل، جریانی که مناسبتی با فکر امام و انقلاب نداشت و با معیارهایی که در انقلاب مطرح شد به خصوص آنچه را که امام خمینی(ره) در آستانه انقلاب عرضه داشتند و مردم به آن رای دادند جمهوری اسلامی، آزادی، مسئول بودن حکومت هزینه نداشتن انتقاد و اعتراض آزاد بودن گروهها مردم هم به اینها رای داده بودند و البته استقلال عدالت پیشرفت و اخلاق همه اینها مطرح شده بود.
بزرگترین حقالناس، حاکمیت مردم بر سرنوشتشان است
کسانی که اینها را قبول نداشتند راه امام را تخطئه میکردند حرفی ندارند که بهصراحت بگویند اینکه امام اعتقاد واقعی به میزان بودن رای مردم نداشتند و العیاذ بالله برای ساکت کردن افکارعمومی چنین گفتند. یعنی دین را در مقابل مردم قرار دادن؛ حقالله را در مقابل حقالناس قرار دادن؛ حقالناس را به کلی نادیده گرفتن که بزرگترین حقالناس، حاکمیت مردم بر سرنوشتشان است بلکه کسانی با چنین دیدگاه و سابقهای میکوشند خود را نظریهپرداز منحصربهفرد انقلاب و اسلام معرفی کنند و دیگران؛ حتی یاران واقعی امام را حذف و طرد کنند.
راه برونرفت از بحران، رسیدن به اجماع برای برگزاری انتخابات در چارچوب همین قانون اساسی است
اینکه ما اینقدر به انتخابات و اهمیت آن تاکید میکنیم و میگوییم راه برون رفت از بحران این است که ما بتوانیم به یک اجماعی برسیم که انتخابات بهگونهای برگزار شود که مردم احساس کنند رایشان موثر است و آزادانه میتوانند رای بدهند و هر کسی را خواستند میتوانند انتخاب کنند در چارچوب همین قانون اساسی، چیزی علاوه بر این گفته نشده.برای اینکه معتقدم دست آورد مهم انقلاب ما حاکمیت مردم بر سرنوشت بود و این امر در انتخابات صحیح و آزاد تحقق مییابد.
نه اینکه راهها بسته شود و فقط یک جریان و تفکر و سلیقه امکان داشته باشد در عرصه باشد و دیگران همه محدود و یا حذف شوند؛ مسأله این است.
مردم باید بتوانند عادلانه زندگی کنند، عدالت فقط عدالت اقتصادی نیست. گرچه بسیار مهم است؛ وجه مهم عدالت این است که حق حاکمیت مردم بر سرنوشت که خدا آن را به رسمیت شناخته، در قانون اساسی آمده بهرسمیت شناخته شود و زمینههای آن فراهم بشود.
کسانیکه حرمت مردم را قبول دارند، استقلال مملکت را قبول دارند، دخالت نیروهای بیگانه را نفی میکنند در مقابله توطئههای بیگانه هوشیارند ولی در مقابل میگویند باید از امکانات دنیا استفاده کرد. مخالفت با بیگانگان معنیاش دشمنتراشی نیست گرچه باید در مقابل دشمنیها هوشیار بود، کسانی که این حرفها را میزنند محدود میشوند و متهم به انواع اتهامات میشوند و کسانی بهعنوان نظریهپرداز میآیند و در کنار جریان بسیار اندک خشونتمدار و انعطافناپذیری قرار میگیرند.
کسانی که این توهم را دارند که هرچه و هرکس خلاف سلیقه آنان است باید حذف شود و برای این کار هر دروغ و فریب و تهمتی را جایز میشمرند اینجاست که جامعه با مشکل مواجه میشود.
امروز صحبت تقابل اصولگرایی و اصلاحطلبی نیست
امروز صحبت از تقابل اصولگرایی و اصلاح طلبی نیست؛ صحبت این است که جریانی میخواهد همه امکانات را در کشور به دست بگیرد؛ دروغ میگوید تهمت میزند تحریف میکند حتی برای نهادهای جمهوری اسلامی ایران تعیین تکلیف میکند که کی باید بیاید کی باید نیاید! و میگوید آن جریانی که ما نمیپسندیم باید حذف شود؛ دیگر محدود به اصلاحطلبان هم نیست بلکه بسیاری از کسانیکه در مملکت هستند و مشهور به اصول گرایی هستند ولی چون خردمندند و انصاف دارند آنها هم باید حذف شوند! این امر نباید به نام نظام تمام شود.
کسانی که دفاع از حقوق مردم، از آزادی و از اخلاق و حق انتخاب مردم و اینکه به مردم ظلم نشود میکنند، متهم به انواع اتهامات عجیب و غریب و دروغپردازی میشوند و کسانیکه این کار را میکنند امنیت کامل و مصونیت دارند و این طرف حتی نمیتواند از خود دفاع کند و حتی ممنوع میشود از اینکه اسم و حرف آنها در جاهایی که خیلی هم محدود است برده شود.
ما گفتهایم و میگوییم روی حق مردم، حق انتخاب آنها آزادی مردم و عدالت برای مردم و این همه توام با دینداری و البته همه باید برخوردار از حق و حرمت باشند چون قانون اساسی برای همه است، اخلاق باید در جامعه برای همه باشد به خصوص کسانیکه قدرت را در دست دارند باید بیشتر رعایت کنند مسأله اینهاست و الا دعوا برسر قدرت نیست.
کسانی که مردم را قبول ندارند، حق ندارند از زبان مردم صحبت کنند
اینکه این روزها گفته میشود مردم چه کسی را بخواهند و چه کسی را نخواهند باید گفت که کسانیکه مردم را قبول ندارند حق ندارند درباره مردم و از زبان مردم صحبت کنند.
اگر فضا آزاد باشد و محدودیتها رفع شود حرف و گرایش مردم معلوم میشود؛ اصلا این محدودیتها خود نشانه این است که مردم را قبول ندارند.
در جریان انتخابات آزاد است که معلوم میشود مردم چه کسی را میخواهند
در جریان انتخابات آزاد است که معلوم خواهد شد مردم چه کسی را میخواهد و چه کسی را نمیخواهند.
ما از حق مردم دفاع میکنیم، میگوییم محدودیتهای بیجا نباشند؛ آزادی در چارچوب قانون باشد، مردم بتوانند انتخاب کنند، حرفشان را بزنند؛ هرکس میخواهد بیاید. صحبت از حق فردی و خواست فردی نیست.
آنها چه کارهاند که بگویند مردم کی را میخواهند و کی را نمیخواهند! آن هم کسانی که ولو با حسننیت بیشترین مقابله را با حق مردم کردهاند و محدودیتها را ایجاد کردهاند و میکنند.
اگر صحبت از این میشود که به آینده نگاه شود فضا باز و آزاد گردد زمینهای فراهم شود که انتخاباتی پرشور با حضور آزاد همه جریانها و گرایشها و البته همه در چارچوب قانون اساسی و مردم هم حضور داشته باشند و اعتماد کنند که حضورشان موثر است این ها در جهت مصلحت کشور و مردم و انقلاب است.
باید در یک فضای آزاد و در مناظره، اشتباهکنندگان این طرف و آن طرف به اشتباه خود اعتراف کنند
البته ممکن است همه اشتباه کنند ولی چگونه میتوان گفت یک طرف که قصد خدمت به نظام و مردم داشته و کار کرده، گفته شود منحرف و خطاکاراست ولی آن طرفی که خیلی کارهای بدی کرده معصوم و مصون تلقی شود این منصفانه نیست.
بیایید فضای آزاد، مناظره و بحث بگذارید و اینها منتشر شود انتقاد شود و اگر اشتباهی هم بوده در یک فضای باز همه هم به آن اعتراف کنند اگر کسانی از این طرف و آن طرف اشتباهی داشتهاند بیان شود.
آیا حمله به کوی دانشگاه درست بود؟! آیا آنچه در کهریزک رخ داد درست بود؟ آیا برخوردهای کنونی با افراد و شخصیتها درست است؟ فضا آزاد باشد جامعه قضاوت خوهد کرد چه کسانی اشتباه کردهاند و چه کسانی اشتباه نکردهاند ولی قضایا یکطرفه نباشد.
به هر حال اصول و راهها مشخص است و با کمال تاسف میبینیم بسیاری از خیرخواهانی که واقعا به این اصول معتقدند و دلشان میخواهد؛ این انقلاب و نظام که بسیار پرهزینه برای ما تمام شده و برایمان مقدس و عزیز است برقرار بماند حال کسانیکه سابقه و لاحقه شان روشن است و چنین مواضعی دارند از دو طرف مورد حمله قرار میگیرند.
از درون متاسفانه با امواج اتهام و دروغ و بداخلاقی از سوی کسانی که روح انقلاب و قانون اساسی را عملا قبول ندارند و از آن طرف توسط کسانی که میگویند باید نظام جمهوری اسلامی نباشد چرا هنوز داریم از اسلام و قانون اساسی دفاع میکنیم!
آیا وقتی گفته میشود که در نظام سازگار با اسلام، آزادی انسان نیز هست، مسئولیت حاکمان در مقابل مردم هم هست، انتخابات آزاد هم هست. هر انسانی که در این نظام زندگی میکند و مستلزم است که در این چارچوب حرکت کند از حقوق و احترام برخورداراست؛ این بهترین دفاع از اصل نظام نیست؟
معتقدم راهکار حل مشکلات معلوم است. ادامه فضای تنگ امنیتی و تهمت و فشار غلط است.
آزادی زندانیان زمینه بسیار مساعدی را برای همدلی در جامعه ایجاد میکند
انسانها باید احساس امنیت و آزادی کنند و بتوانند حرفشان را بزنند؛ باز شدن فضا سبب میشود بهتر و بیشتر کسانیکه میخواهند به ایران و اسلام و انقلاب دفاع کنند و در چارچوب قانون حرکت کنند هم حرفشان را بزنند و هم خدمت به مردم و کشور کنند. واقعا آزادی زندانیان زمینه بسیار مساعدی را برای همدلی بیشتر در جامعه و آینده ایجاد میکند.
باید برای انتخابات در چارچوب قوانین سازوکاری تعیین شود که هر کسی نامزد خود را در صحنه داشته باشد، بتواند رای بدهد و مطمئن باشد رایش تعیینکننده است انتخابات آزاد و سالم یعنی همین.
این مردمند که باید تعیین کنند چه کسی قدرت داشته باشد و چه کسی نه!
اینها برای برونرفت از بحران و بهنفع نظام و مردم و کشور گفته میشود و الا کی دنبال این است که قدرت را بدست بگیرد؟ تازه مگر ما چه کارهایم که بگوییم فلانی قدرت بهدست بگیرد یا نگیرد؟ مردمند که باید تعیین کنند چه کسی قدرت داشته باشد و چه کسی نداشته باشد.
اگر فضا باز و آزاد باشد همه نسبت به نظر مردم تمکین میکنند.
مردم متولی نمیخواهند، بگذارید خود مردم در فضای امن و آزاد تصمیم بگیرند و هر کس را که خواستند انتخاب کنند.
در ابتدای این دیدار حاضرین در جلسه به بیان دیدگاهها و نظرات خود پیرامون مسائل روز کشور پرداختند.
در این دیدار اساتید حاضر ضمن تشکر و حمایت از مواضع اصولی آقای خاتمی در مورد حداقل خواستههای مردم و اصلاحطلبان جهت حضور در انتخابات آینده؛ از رفتار و هجوم تبلیغاتی طراحی شده و ضداخلاقی انحصارطلبان و زورمداران در مقابل این مواضع شفاف انتقاد کرده و اینگونه تبلیغات توهینآمیز و تهمتهای ناروا را که از تریبونهای رسمی و غیررسمی و رسانه ملی مطرح میشود مورد انتقاد قرار داده و اعتراض قرار دادند.
همچنین در این جلسه عدم تاثیر اینگونه تبلیغات منفی در محیط دانشگاهی و افزایش محبوبیت روزافزون چهرههای شاخص اصلاحات مورد تاکید قرار گرفت و نمونه واضح این روند مراسم بزرگداشت آذرماه در دانشکده فنی دانشگاه تهران عنوان شد که در این مراسم دانشجویان یکصدا و همدل به تکریم و حمایت از این چهرهها پرداختند.
در این جلسه که خانواده دکتر شکوریراد هم حضور داشتند؛ اساتید دانشگاه و اعضاء جامعه پزشکی ضمن اعتراض به بازداشت این استاد ارزشمند دانشگاه از داخل بیمارستان دانشگاهی و در هنگام خدمت به بیماران خواستار آزادی هر چه سریعتر وی و همه زندانیان سیاسی شدند.
"
متن کامل سخنان سیدمحمدخاتمی در ادامه میآید:
تسلیت به بازماندگان حادثه تلخ پرواز تهران-ارومیه
اظهار تاسف و تاثر خودم را برای حادثه تلخی که برای پرواز تهران ارومیه پیش آمد بیان میکنم، عده زیادی جان خودشان را از دست دادند تعدادی زخمی شدند به هر حال حادثه تلخی بود؛ خدمت همه خانوادههای داغدار تسلیت میگویم و برای بازماندگان آن ارزوی سلامت و تندرستی دارم.
انتظار داریم با دقت و کارشناسی بیشتری به مسائل توجه شود که انشالله در آینده کمتر این حوادث را پیشرو داشته باشیم.
دیروز ۱۹ دی بود دلم میخواهد کمی به عقب برگردیم ببینیم این جریان چه بود؛ چه شد و چه باید بشود؟!
دشمنانی در لباس دوست، آن هم در داخل کشور!
البته قبل از آن ذکر خیری بکنم از برادر عزیز؛ مومن، دلسوز و علاقمند جناب دکتر شکوریراد که امروز خیلی جای او در میان ما خالی است و دستگیری همین افراد نظیر دکتر شکوری نشاندهنده آن است که چه اشتباهی صورت میگیرد و چه کسانی دارند بهعنوان دشمن تلقی میشوند درحالیکه معتقدم دشمنان خیلی با دست بازعمل میکنند و احیانا در لباس دوست در داخل کشور و از بیرون کشور هم که معلوم است.
در این مدت موجی از دستگیریها بهخصوص جوانها به بهانههای مختلف بوده است که بعضیها با وثیقه آزاد شدند بعضیها هنوز گرفتارند؛ دلهره و اضطراب برای خانوادهها زیاد است.آنهایی را هم که میشناسیم بچههای خوب و سالم هستند حالا ممکن است گاهی اعتراضی هم داشتهاند ولی واقعا درخور این نیست که با جوانان ما اینطور رفتار شود.
امیدوارم دیدگاهها نسبت به مسائل عوض شود و ما بتوانبم از این فضا به فضای امن و آرامتری حرکت کنیم که نفع همه در آن است.
همه شما داستان ۱۹ دی را شنیدهاید در این روز حادثه بزرگی رخ داد؛ از این جهت که نهضت و انقلاب را وارد مرحله جدیدی کرد البته این حوادث نیستند که تعیین کننده در حرکتها و جنبشهای اجتماعی و بهخصوص انقلابها هستند ولی حوادث میتواند تشدیدکننده یا جهتدهنده به تحولات عظیمی نظیر انقلابها باشند.
وقتی انقلاب پیش میآید که اولا هدف مشخصی در جامعه وجود داشته باشد؛ ثانیا آگاهی نسبت به آن هدف وجود داشته باشد، ثالثا احساس شود وضع موجود مانع رسیدن به آن هدف است؛ رابعا خواستی برای رسیدن به آن هدف پیدا شود و بالاخره اراده و انسجامی در جامعه بهوجود بیاید و آن حرکت رخ دهد برای تحول اساسی از یک نظام به نظام دیگر.
هنر رهبران بزرگ درک زمان خود است
تحولات اساسی، عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و سیاسی خاص خود را دارد، جنبشها و حرکتها را نمیتوانیم تکعاملی بدانیم البته نقش مهمی در بیدار کردن جامعه و تقویت اراده جامعه و انسجام جامعه به سوی جریان انقلابی دارد؛ ولی اگر شرایط انقلابی فراهم نباشد یک شخصیت بزرگ حتی فرهمند هم نمیتواند کار بزرگی را انجام دهد.
هنر رهبران بزرگ این است که زمان خود را درک میکنند؛ مقتضیات را میفهمند و جهات اصلی را تشخیص میدهند وآن را به جامعه را تشجیع و بیدار میکنند و آن را به حرکت در میآورند و حرکت سریعتر به سرانجام میرسد.
به هر حال جنبش وسیعی بعد از رحلت حضرت آیتالله العظمی بروجردی قدس سره پیدا شد گرچه در کل جامعه، دانشگاهها و اصناف و جاهای دیگر این حرکتها و خواستها وجود داشت ولی بهطور خاص بعد از رحلت ایشان و رفتارهایی که رژیم داشت و بعد نقشی که خود امام داشتند این جنبش کانون و رهبری دینی پیدا کرد که اوج آن در خرداد ۴۲ بود که خیزش عظیم مردمی و در مقابلش کشتار عظیمی که صورت گرفت و به دنبال آن دستگیری و بعد از مدتی تبعید امام و سرکوب شدیدی که صورت گرفت که در واقع آن جنبش از خیابانها جمع شد و بروز و ظهورش کم شد و به کمون رفت ولی وجود داشت و آثارش را بعد از ۱۰-۱۵ سال دیدیم که چگونه شد و به چه نتیجهای رسید.
امام حتی بعد از تبعید هم در حوزههای علمیه غریب بودند
امام هم بعد از تبعیدشان حتی در حوزههای علمیه غریب بودند از یک طرف تمام کسانی که با امام همراه بودند یا زندان بودند یا تحت تعقیب و در محدودیت یا سرکوب میشدند.
بعضی شخصیتها هنوز هم هستند؛ مقام رهبری، آیتالله هاشمی و دیگرانی که هستند، بعضیها هم از دنیا رفتهاند اینها تعداد زیادی نبودهاند دائما هم بعد از دستگیری امام محدود بودند.
متاسفانه خیلی از کسانی که سالهای اول نهضت همراه بودند بعد از دستگیری امام توبه و عقبنشینی کردند و حتی فعالیتهایی انجام دادند که کاملا گاهی علنی یا در خفا از امام انتقاد هم میکردند که این روشهای غلط سبب سوءاستفاده دیگران میشود و راهشان را جدا کردند و ابایی هم نداشتند از اینکه بگویند انقلاب فایدهای ندارد و امام راه غلط میروند.
اگر یادتان باشد در سال ۵۷ وقتی نیمه شعبان شد امام فرمودند ما جشن نداریم بعضی از کسانی که سابقه همراهی امام داشتند ولی کنار کشیده بودند از روش امام انتقاد و کار خودشان را کردند.
امام کاملا غریب بود و راه امام غریب بود. پیروان مخلص امام تحت فشار و شکنجه بودند. زندان بودند و یا شهید میشدند و همه این مسائل وجود داشت و دوران کمون انقلاب بود تا سال ۵۶ که فضای دیگری پیدا شد امام هم ایستاده بودند و راهنمایی میکردند، عقدهها هم در سینهها جمع شده بود.
روش مدنی امام، مردم را بیدار کرد
بعضی جریانات تند چریکی برای مردم جذابیتی نداشت، ولی امام همان روش مدنی که داشتند که خون در مقابل شمشیر و کلام در مقابل گلوله و همیشه اتکا به مردم این روش را ادامه دادند مردم بیدار شدند و رشد پیدا کردند تا آن انقلاب رخ داد و حوادثی نظیر ۱۹ دی در این فضا و جریانات هست که رخ میدهد، یعنی زمینههای انقلاب فراهم است رهبری در جای خود مستقر هست و بغضها و عقدههای ناشی از بیداد و سرکوب جمع شده و آماده یک جرقه است.
بعد از رحلت آیتالله حاج آقا مصطفی حرکتی رخ داد، متاسفانه در قم حتی برای هفتم حاجآقا مصطفی خیلی محافظهکارانه عمل شد و مسائلی پیش نیامد بعد از آن هفته اطلاعیه و بیانیه تحلیلی خوب و جهتدهندهای در قم منتشر کردیم و بهاصطلاح جهت جامعه مشخص شد و برای چهلم حاجآقا مصطفی، جلسه فوقالعاده جالبی در مسجد اعظم گذاشته شد که جمعیت خوبی آمد و صبح و عصر سخنرانان خیلی خوب صحبت کردند و نوعا هم دستگیر و تبعید شدند.
جنبشها با سرکوب از بین نمیروند
خیال نکنیم وقتی جنبش هایی در جامعه بهوجود میآید بهوسیله سرکوب از بین میرود بلکه زمینه هست تا چگونه بروز و ظهور پیدا کند.
از خیزش بعدی که به طرف نظام اسلامی نباشد نگرانم
نگرانیام از این است ما در این موقعیتی که هستیم خدای نکرده بهخاطر رفتارهای نادرستی که هست خیزش بعدی که بروز و ظهور پیدا میکند دیگر به طرف اسلام و نظام اسلامی نباشد.
اگر اعتراض و انتقادی هست این است که بعضی روشها و شیوههایی که اعمال میشود به زیان اسلام و نظام است.
خطر مشکل درست کردن برای کسانی که به اصل نظام معتقدند
این نظام سرمایه بزرگی است؛ هزینه زیادی برای آن داده شده است. انقلاب ما بزرگ بوده ما همین را میخواهیم ولی این رفتارها ممکن است سبب شود که خدای ناکرده جهت آینده به خارج از نظام متوجه شود.
ممکن است با این محدود کردنها و مشکل درست کردنها کسانی از دوروبرو اطراف کسانیکه به اصل نظام اعتقاد دارند از اصل نظام دفاع میکنند ولی نسبت به مسائل انتقاد دارند پراکنده و مایوس بشوند، اما به دامن حکومت نخواهند افتاد بلکه به دامن کسانی میافتند که اصل را قبول ندارند.
تدبیر حکم میکند منتقدان و معترضان معتقد به اصل نظام تقویت شوند
اگر تدبیر وجود داشت باید این گروه تقویت میشد تا نیروهایی که به هر حال اعتراض و انتقادی دارند دور اینها جمع شوند به عنوان کسانی که از اصل نظام و انقلاب و اسلام دفاع میکنند.
باید “شخصیتهای باسابقه ولو معترض” سرمایهای به حساب بیایند که پیرامون آنان بخش عظیمی از نیروهای جوان جامعه که به هر حال اعتراضی هم دارند جمع شوند و در کنار اصل نظام و انقاب و راه امام بمانند. محدود کردنها و تهمتزدنها و نسبت دادنها سبب خواهد شد بخش جوان و نخبه جامعه اگر از این طرف مایوس شود به دامن کسانی بیفتند که میگوید اصل نظام نباید باشد.
انفجار وقتی رخ داد که وزیر اطلاعات وقت با اسم مستعار به امام اهانت کرد
به هر حال گرچه برای مدتی نهضت در حالت کمون بود ولی لحظهبهلحظه اعتراض جامعه به نفرت بدل میشد تا اینکه دوباره چون آتشفشانی بروز کرد و جامعه هیچ راهی را جز سرنگونی رژیم در برابر خود ندید. اینها اشتباه بزرگتری کردند یعنی بغض و کینه خود را از مردم بهصورت مقالهای علیه امام در یکی از روزنامهها منتشر کردند ظاهرا وزیر اطلاعات رژیم آن وقت با اسم مستعار به امام اهانت کرد و آن وقت بود که انفجار رخ داد و مردم (طلبه و دانشجو؛ اصناف) به پا خواستند و همه رژیم هم مقابله کرد و کشتار شد و بهدنبال آن تحت عنوان “چهلمها” پیدرپی حرکت ادامه یافت.
امام هم رهبری نهضت را بر عهده داشتند؛ روزبهروز رژیم ضعیفتر شد و کشتارهای بزررگتر هم سبب شدآتش انقلاب شعلهورتر شود تا در ۲۲ بهمن دیدیم انقلاب اسلامی پیروز شد.
یادمان نرود که این مردم چه میخواستند
این انقلاب هدف مشخص و معینی داشت. یادمان نرود که ماهیت این نظام چیست؟ و مردم و امام چه میخواستند اگر اشکال و انحرافی در عمل وجود دارد یا مطرح میشود باید برای تداوم آن اصلاح شود و راهی جز این نیست.
اگر خدای نکرده چیزهایی وجود دارد یا مطرح می شود که در اهداف یا مقتضای انقلاب نبوده اصلاح شود یا دست کم به نام نظام و انقلاب نباشد تامردم به اصل انقلاب و نظام بدبین نشوند.
امام به شکسته شدن قلمها و دربند بودن آزادیخواهان معترض بود
همه شخصیت امام راحل دینی بود و همواره از دین و ارزش های دینی دفاع میکردند و البته همه رهبران دینی هم چنین هستند و چنین میگویند ولی آنچه سبب نهضت شد این بود که امام به نیازهای واقعی انسان و مقتضای زمان توجه داشتند و ایشان اعتراض داشتند که در آن رژیم زندانها پر از آزادیخواهان است، قلمها شکسته میشود، کشور ما وابسته به بیگانه است، اقتصاد کشور وضعش خراب است، عدالت در جامعه نیست، فساد و فحشا هست، مردم باید حاکم باشند و حکومت ندارند، از اینکه دیکتاتوری در جامعه است و اینها باید تغییر کند و این همه را از موضع دین میفرمودند؛ دینی که امام میگفت دینی بود که با آزادی و حاکمیت مردم بر سرنوشتشان سازگار بود و جانشین نظام موجود را جمهوری اسلامی میدانستند.
جمهوری اسلامی یعنی ملاک مردمند
جمهوری اسلامی یعنی ملاک مردمند؛ حکومت و قدرت برآمده از مردم و در مقابل آنها مسئول است بهعلاوه که ارزشهای اسلامی هم حاکم است.
از لوازم مهم جمهوریت آزادی اندیشه و بیان است، اینکه عالمان ما در جامعه ارج داشته باشند، حوزههای علمیه ما با آزادی کامل بیاندیشند و حرفشان را بزنند و پشتوانههای نظری حاکمیت دین را با رعایت زمان و مکان و جهت حل مشکلات مردم فراهم آورند؛ نه تنها مراجع بلکه همه علما و طلاب و محققان محترم باشند.
اینکه دانشگاه ما، استاد و دانشجوی ما در کمال آزادی بتواند کار کند حرف بزند و اعتراض کند و نیز این مراکز نیروهایی تربیت کند که بتواند کشور را اداره و آن را از دیگران بینیاز کنند؛ وعدهها این چنین بود.
امروز هم همه ما از اصل انقلاب دفاع میکنیم
ما نباید وابسته به بیگانه باشیم؛ نباید اینجا جزیره امن برای آمریکا باشد و نباید رژیم ایران هم پیمان رژیم فاسد صیهونیستی باشد و در کنار کسانی قرار بگیرد که سرکوبگر مظلومان هستند. ما باید آزاد و مستقل باشیم.
باید از عقبافتادگی نجات پیدا کنیم اینها روح انقلاب بود که در چهره جمهوری اسلامی تجلی میکرد و امروز هم همه ما از اصل انقلاب دفاع میکنیم.
اکثریت جامعه ما دینی است و طبیعی است نظام پایدار حتی دموکراتیکش اگر متناسب با وضعیت دینی جامعه نباشد و با دین جامعه سازگار نباشد نمیتواند استقرار و دوام پیدا کند.
جمهوری اسلامی که امام مطرح کردند و مردم به آن رای دادند طوری بود که غیرمسلمان هم احساس میکرد در درون نظام جمهوری اسلامی حرمت دارد حقش رعایت میشود با عدالت با او رفتار میشود به همین جهت در انقلاب ما فقط مسلمان و شیعه نبودند که در صحنه آمدند همه مردم آمدند و گفتند جمهوری اسلامی میخواهیم. این هدف انقلاب ما بود و بحمدالله این جمهوریت مستقر شد و همه باید از آن دفاع کنیم.
دعوا بر سر قدرت نیست، از اینکه نظام لطمه بخورد نگرانیم
اگر حرف و حدیثی هست دعوا بر سر قدرت نیست ما خودمان مطرح نیستیم و اگر نگرانی هست این نیست که بنده در عرصه نیستم و کس دیگری در عرصه مسدولیت است؛ نگرانی از این است که خدایی نکرده این نظام و انقلاب لطمه بخورد.
بعد از امام راحل، جریانی که مناسبتی با فکر امام و انقلاب نداشت و با معیارهایی که در انقلاب مطرح شد به خصوص آنچه را که امام خمینی(ره) در آستانه انقلاب عرضه داشتند و مردم به آن رای دادند جمهوری اسلامی، آزادی، مسئول بودن حکومت هزینه نداشتن انتقاد و اعتراض آزاد بودن گروهها مردم هم به اینها رای داده بودند و البته استقلال عدالت پیشرفت و اخلاق همه اینها مطرح شده بود.
بزرگترین حقالناس، حاکمیت مردم بر سرنوشتشان است
کسانی که اینها را قبول نداشتند راه امام را تخطئه میکردند حرفی ندارند که بهصراحت بگویند اینکه امام اعتقاد واقعی به میزان بودن رای مردم نداشتند و العیاذ بالله برای ساکت کردن افکارعمومی چنین گفتند. یعنی دین را در مقابل مردم قرار دادن؛ حقالله را در مقابل حقالناس قرار دادن؛ حقالناس را به کلی نادیده گرفتن که بزرگترین حقالناس، حاکمیت مردم بر سرنوشتشان است بلکه کسانی با چنین دیدگاه و سابقهای میکوشند خود را نظریهپرداز منحصربهفرد انقلاب و اسلام معرفی کنند و دیگران؛ حتی یاران واقعی امام را حذف و طرد کنند.
راه برونرفت از بحران، رسیدن به اجماع برای برگزاری انتخابات در چارچوب همین قانون اساسی است
اینکه ما اینقدر به انتخابات و اهمیت آن تاکید میکنیم و میگوییم راه برون رفت از بحران این است که ما بتوانیم به یک اجماعی برسیم که انتخابات بهگونهای برگزار شود که مردم احساس کنند رایشان موثر است و آزادانه میتوانند رای بدهند و هر کسی را خواستند میتوانند انتخاب کنند در چارچوب همین قانون اساسی، چیزی علاوه بر این گفته نشده.برای اینکه معتقدم دست آورد مهم انقلاب ما حاکمیت مردم بر سرنوشت بود و این امر در انتخابات صحیح و آزاد تحقق مییابد.
نه اینکه راهها بسته شود و فقط یک جریان و تفکر و سلیقه امکان داشته باشد در عرصه باشد و دیگران همه محدود و یا حذف شوند؛ مسأله این است.
مردم باید بتوانند عادلانه زندگی کنند، عدالت فقط عدالت اقتصادی نیست. گرچه بسیار مهم است؛ وجه مهم عدالت این است که حق حاکمیت مردم بر سرنوشت که خدا آن را به رسمیت شناخته، در قانون اساسی آمده بهرسمیت شناخته شود و زمینههای آن فراهم بشود.
کسانیکه حرمت مردم را قبول دارند، استقلال مملکت را قبول دارند، دخالت نیروهای بیگانه را نفی میکنند در مقابله توطئههای بیگانه هوشیارند ولی در مقابل میگویند باید از امکانات دنیا استفاده کرد. مخالفت با بیگانگان معنیاش دشمنتراشی نیست گرچه باید در مقابل دشمنیها هوشیار بود، کسانی که این حرفها را میزنند محدود میشوند و متهم به انواع اتهامات میشوند و کسانی بهعنوان نظریهپرداز میآیند و در کنار جریان بسیار اندک خشونتمدار و انعطافناپذیری قرار میگیرند.
کسانی که این توهم را دارند که هرچه و هرکس خلاف سلیقه آنان است باید حذف شود و برای این کار هر دروغ و فریب و تهمتی را جایز میشمرند اینجاست که جامعه با مشکل مواجه میشود.
امروز صحبت تقابل اصولگرایی و اصلاحطلبی نیست
امروز صحبت از تقابل اصولگرایی و اصلاح طلبی نیست؛ صحبت این است که جریانی میخواهد همه امکانات را در کشور به دست بگیرد؛ دروغ میگوید تهمت میزند تحریف میکند حتی برای نهادهای جمهوری اسلامی ایران تعیین تکلیف میکند که کی باید بیاید کی باید نیاید! و میگوید آن جریانی که ما نمیپسندیم باید حذف شود؛ دیگر محدود به اصلاحطلبان هم نیست بلکه بسیاری از کسانیکه در مملکت هستند و مشهور به اصول گرایی هستند ولی چون خردمندند و انصاف دارند آنها هم باید حذف شوند! این امر نباید به نام نظام تمام شود.
کسانی که دفاع از حقوق مردم، از آزادی و از اخلاق و حق انتخاب مردم و اینکه به مردم ظلم نشود میکنند، متهم به انواع اتهامات عجیب و غریب و دروغپردازی میشوند و کسانیکه این کار را میکنند امنیت کامل و مصونیت دارند و این طرف حتی نمیتواند از خود دفاع کند و حتی ممنوع میشود از اینکه اسم و حرف آنها در جاهایی که خیلی هم محدود است برده شود.
ما گفتهایم و میگوییم روی حق مردم، حق انتخاب آنها آزادی مردم و عدالت برای مردم و این همه توام با دینداری و البته همه باید برخوردار از حق و حرمت باشند چون قانون اساسی برای همه است، اخلاق باید در جامعه برای همه باشد به خصوص کسانیکه قدرت را در دست دارند باید بیشتر رعایت کنند مسأله اینهاست و الا دعوا برسر قدرت نیست.
کسانی که مردم را قبول ندارند، حق ندارند از زبان مردم صحبت کنند
اینکه این روزها گفته میشود مردم چه کسی را بخواهند و چه کسی را نخواهند باید گفت که کسانیکه مردم را قبول ندارند حق ندارند درباره مردم و از زبان مردم صحبت کنند.
اگر فضا آزاد باشد و محدودیتها رفع شود حرف و گرایش مردم معلوم میشود؛ اصلا این محدودیتها خود نشانه این است که مردم را قبول ندارند.
در جریان انتخابات آزاد است که معلوم میشود مردم چه کسی را میخواهند
در جریان انتخابات آزاد است که معلوم خواهد شد مردم چه کسی را میخواهد و چه کسی را نمیخواهند.
ما از حق مردم دفاع میکنیم، میگوییم محدودیتهای بیجا نباشند؛ آزادی در چارچوب قانون باشد، مردم بتوانند انتخاب کنند، حرفشان را بزنند؛ هرکس میخواهد بیاید. صحبت از حق فردی و خواست فردی نیست.
آنها چه کارهاند که بگویند مردم کی را میخواهند و کی را نمیخواهند! آن هم کسانی که ولو با حسننیت بیشترین مقابله را با حق مردم کردهاند و محدودیتها را ایجاد کردهاند و میکنند.
اگر صحبت از این میشود که به آینده نگاه شود فضا باز و آزاد گردد زمینهای فراهم شود که انتخاباتی پرشور با حضور آزاد همه جریانها و گرایشها و البته همه در چارچوب قانون اساسی و مردم هم حضور داشته باشند و اعتماد کنند که حضورشان موثر است این ها در جهت مصلحت کشور و مردم و انقلاب است.
باید در یک فضای آزاد و در مناظره، اشتباهکنندگان این طرف و آن طرف به اشتباه خود اعتراف کنند
البته ممکن است همه اشتباه کنند ولی چگونه میتوان گفت یک طرف که قصد خدمت به نظام و مردم داشته و کار کرده، گفته شود منحرف و خطاکاراست ولی آن طرفی که خیلی کارهای بدی کرده معصوم و مصون تلقی شود این منصفانه نیست.
بیایید فضای آزاد، مناظره و بحث بگذارید و اینها منتشر شود انتقاد شود و اگر اشتباهی هم بوده در یک فضای باز همه هم به آن اعتراف کنند اگر کسانی از این طرف و آن طرف اشتباهی داشتهاند بیان شود.
آیا حمله به کوی دانشگاه درست بود؟! آیا آنچه در کهریزک رخ داد درست بود؟ آیا برخوردهای کنونی با افراد و شخصیتها درست است؟ فضا آزاد باشد جامعه قضاوت خوهد کرد چه کسانی اشتباه کردهاند و چه کسانی اشتباه نکردهاند ولی قضایا یکطرفه نباشد.
به هر حال اصول و راهها مشخص است و با کمال تاسف میبینیم بسیاری از خیرخواهانی که واقعا به این اصول معتقدند و دلشان میخواهد؛ این انقلاب و نظام که بسیار پرهزینه برای ما تمام شده و برایمان مقدس و عزیز است برقرار بماند حال کسانیکه سابقه و لاحقه شان روشن است و چنین مواضعی دارند از دو طرف مورد حمله قرار میگیرند.
از درون متاسفانه با امواج اتهام و دروغ و بداخلاقی از سوی کسانی که روح انقلاب و قانون اساسی را عملا قبول ندارند و از آن طرف توسط کسانی که میگویند باید نظام جمهوری اسلامی نباشد چرا هنوز داریم از اسلام و قانون اساسی دفاع میکنیم!
آیا وقتی گفته میشود که در نظام سازگار با اسلام، آزادی انسان نیز هست، مسئولیت حاکمان در مقابل مردم هم هست، انتخابات آزاد هم هست. هر انسانی که در این نظام زندگی میکند و مستلزم است که در این چارچوب حرکت کند از حقوق و احترام برخورداراست؛ این بهترین دفاع از اصل نظام نیست؟
معتقدم راهکار حل مشکلات معلوم است. ادامه فضای تنگ امنیتی و تهمت و فشار غلط است.
آزادی زندانیان زمینه بسیار مساعدی را برای همدلی در جامعه ایجاد میکند
انسانها باید احساس امنیت و آزادی کنند و بتوانند حرفشان را بزنند؛ باز شدن فضا سبب میشود بهتر و بیشتر کسانیکه میخواهند به ایران و اسلام و انقلاب دفاع کنند و در چارچوب قانون حرکت کنند هم حرفشان را بزنند و هم خدمت به مردم و کشور کنند. واقعا آزادی زندانیان زمینه بسیار مساعدی را برای همدلی بیشتر در جامعه و آینده ایجاد میکند.
باید برای انتخابات در چارچوب قوانین سازوکاری تعیین شود که هر کسی نامزد خود را در صحنه داشته باشد، بتواند رای بدهد و مطمئن باشد رایش تعیینکننده است انتخابات آزاد و سالم یعنی همین.
این مردمند که باید تعیین کنند چه کسی قدرت داشته باشد و چه کسی نه!
اینها برای برونرفت از بحران و بهنفع نظام و مردم و کشور گفته میشود و الا کی دنبال این است که قدرت را بدست بگیرد؟ تازه مگر ما چه کارهایم که بگوییم فلانی قدرت بهدست بگیرد یا نگیرد؟ مردمند که باید تعیین کنند چه کسی قدرت داشته باشد و چه کسی نداشته باشد.
اگر فضا باز و آزاد باشد همه نسبت به نظر مردم تمکین میکنند.
مردم متولی نمیخواهند، بگذارید خود مردم در فضای امن و آزاد تصمیم بگیرند و هر کس را که خواستند انتخاب کنند.
در ابتدای این دیدار حاضرین در جلسه به بیان دیدگاهها و نظرات خود پیرامون مسائل روز کشور پرداختند.
در این دیدار اساتید حاضر ضمن تشکر و حمایت از مواضع اصولی آقای خاتمی در مورد حداقل خواستههای مردم و اصلاحطلبان جهت حضور در انتخابات آینده؛ از رفتار و هجوم تبلیغاتی طراحی شده و ضداخلاقی انحصارطلبان و زورمداران در مقابل این مواضع شفاف انتقاد کرده و اینگونه تبلیغات توهینآمیز و تهمتهای ناروا را که از تریبونهای رسمی و غیررسمی و رسانه ملی مطرح میشود مورد انتقاد قرار داده و اعتراض قرار دادند.
همچنین در این جلسه عدم تاثیر اینگونه تبلیغات منفی در محیط دانشگاهی و افزایش محبوبیت روزافزون چهرههای شاخص اصلاحات مورد تاکید قرار گرفت و نمونه واضح این روند مراسم بزرگداشت آذرماه در دانشکده فنی دانشگاه تهران عنوان شد که در این مراسم دانشجویان یکصدا و همدل به تکریم و حمایت از این چهرهها پرداختند.
در این جلسه که خانواده دکتر شکوریراد هم حضور داشتند؛ اساتید دانشگاه و اعضاء جامعه پزشکی ضمن اعتراض به بازداشت این استاد ارزشمند دانشگاه از داخل بیمارستان دانشگاهی و در هنگام خدمت به بیماران خواستار آزادی هر چه سریعتر وی و همه زندانیان سیاسی شدند.
۲ نظر:
واقعا حسودیم میشود به ا ین همه حوصله اینها این همه ادم دستگیر کرده اند این همه خون ریخته اند که بگویند اصلاح طلب ها دیگر دود شدند رفتند هوا وجود ندارند هرچند بلد نیستند وبا حملات ودروغ هایشان وبصیرت کردن هایشان مفتضحانه خودرا افشا میکنند ولی الان شما میگویید زندانی هارا ازاد کنید انتخابات را ازد کنید تا ما بیاییم یعنی این بد بخت ها این همه زحمت کشده اند شما حالا میپرسی لیلی زن بود یا مرد اینها اصلا با حضور شما مشکل دارند مشکل خود شما هستیدکه هستیدشما نباید باشید ولی خوب هستید
خشم مردم ارومیه از بنرهای یک وزیر
در حالی که ما مشغول عزاداری بودیم و مجروحان نیز در بیمارستان ها با مرگ دست و پنجه نرم می کردند ، مسوولان راه و ترابری شبانه در حال طراحی، چاپ و نصب بنرهای تبلیغی حمید بهبهانی در خیابان ها بوده اند!
اقدامات نمایشی وزیر راه و ترابری در ارومیه ، خشم مردم عزادار این شهر داغدیده را برانگیخت.
به گزارش خبرنگار عصرایران ، دهها هزار نفر از مردم سوگوار ارومیه که روز سه شنبه برای تشییع پیکر های عزیزان خود و بدرقه آنها به خانه هاب ابدی شان در مرکز شهر گرد آمده بودند ، بنرهای بزرگ متعددی را دیدند که با سرعت عمل عجیب وزرات راه ، در آن شرایط بحرانی چاپ شده و به بهانه تسلیت حمید بهبهانی و منقش به عکس رنگی آقای وزیر در مسیر تشییع جنازه نصب شده بودند!
تبلیغ برای وزیر ، آن هم درست در میان شیون و زاری خانواده های قربانیان و در شرایطی که افکار عمومی وزیر راه را مکلف به پاسخگویی و شایسته برکناری می دانند ، واکنش های منفی مردم را به دنبال داشت به گونه ای که با بالا گرفتن اعتراضات ، ساعاتی پس از نصب این بنرها در مسیر تشییع جنازه ، مسوولان نسبت به جمع آوری آنها اقدام کردند.
مردم ارومیه می گفتند در حالی که ما مشغول عزاداری بودیم و مجروحان نیز در بیمارستان ها با مرگ دست و پنجه نرم می کردند ، مسوولان راه و ترابری شبانه در حال طراحی ، چاپ و نصب بنرهای تبلیغی حمید بهبهانی در خیابان ها بوده اند!
وزیر راه و ترابری ، بلافاصله بعد از سقوط هواپیما ، خود را به ارومیه رساند و با خبرنگاران مصاحبه کرد. وی بدون این که از بابت این سانحه که در مجموعه مدیریتی وی رخ داده است عذرخواهی کند ، گفت که میزان سقوط هواپیما در ایران و تلفات ناشی از آن در ایران کمتر از سایر کشورهاست
تابناک
ارسال یک نظر