۱۳۸۹ آذر ۸, دوشنبه

چه کرده اید با این مردم؟

امروز جو گیر شدم و تصمیم گرفتم برای کمک به کاهش آلودگی هوا بدون ماشین شخصی به کارهایم برسم، نتیجه هم اینکه حدود 4 ساعت وقتم رو تو صف اتوبوس و مترو و از سر و کول همدیگه بالا رفتن و پیاده روی و ... تلف کردم و حدود 60% از کارهام هم موند برای روز های بعد!!!
اما آنچه که میخواستم بگم اینه که امروز در مترو و ایستگاههای اتوبوس وتاکسی و... کمی به مردم و چهره اونها توجه کردم، آنچه که در چهره ها موج میزد خمودگی و افسردگی و پژمردگی بود و اینرا بدون اغراق میگویم که حتی یک لبخند بر چهره ها ندیدم.

۸ نظر:

نسترن گفت...

سلام. مطلب شما داغ دلم تازه کرد.بارها از این غم چهره مردم و خصوصا همسنای خودم یه دل سیر گریه کردم.بازم ممنون از شما که درک کردید.

محمدحسين گفت...

بعد از بيش از 10 بار فيلترينگ در بلاگفا ديگر تاب نياوردم.
از بلاگفا خداحافظى كردي و به بلاگرى ها پيوستم...

مهربانو گفت...

چیزی که خیلی برای من آزار دهنده است اینه که می بینم قشر کم در آمد جامعه چون توان استفاده از تاکسی رو ندارند مجبورند از اتوبوس و مترواستفاده کنند اما متاسفانه وسایل نقلیه عمومی به حد کفایت نیست و این باعث میشه که بندگان خدا یا زمان زیادی منتظر وسیله نقلیه باشند یا به زور سوار اتوبوس ها یا مترو در حال انفجار از شدت جمعیت بشن.من نمیدونم چرا افراد به خصوص قشر آسیب پذیر تو جامعه ما اینقدر برای مسولین بی اهمیتن.

پیر فرزانه گفت...

من جو گیر نشدم ، کمی عذاب وجدان گرفتم و بی ماشین رفتم . اما چه که دیدم و چه ها که شنیدم ،بماند برای بعد. مطلبی در این مورد در وبلاگم نوشته ام . اگر دوست داشتید سری به آن بزنید. همواره سبز باشید.
http://pirefarzaneh.blogspot.com/2010/11/blog-post_8928.html

بارانی گفت...

سلام بسیجی عزیز
حقیقت امر این است بنده خیلی وقت است که با مترو و تاکسی می روم علیرغم اینکه ماشین در پارکینگ افتاده است. زیرا ترجیح میدهم بیشتر فقر مالی مردم را ببینم تا فقر فرهنگی آنان را! اگر بخواهی طبق قانون رانندگی کنی هرگز در تهران نباید رانندگی کرد!
فقر فرهنگی چیزی است که بیشتر برای حاکمان ظالم مناسب است زیرا این چنین بهتر می توانند که سواری از خلق الله بگیرند. به همین خاطر است که مدتهای مدید است که تئاتر و سینما و تلویزیون به رخوت و گهگاه هجو افتاده است و هیچ کسی هم برای تغییر روند تلاشی نمی کند.
امیدوارم روزی همه مثل شما غم دیگران و نداشتن لبخند دیگر اعضای این پیکره برایشان مهم شود.
بارانی باشید

ناشناس گفت...

سلام دوست عزیز. کافیست نگاه کوتاهی به تعدد و تکافوی خطوط مترو و اتوبوس و مونو ریل و ... در شهرهای بزرگ و کوچک جهان بیاندازید تا بفهمید دلیل این وضعیت افتضاح ترافیک و آلودگی چیست. به عنوان مثال در کوالالامپور که جمعیت به مراتب کمتری از تهران دارد به راحتی میتوان با وسایل نقلیه عمومی به همه نقاط داخل و خارج شهر سفر کرد در حالیکه آقایان به علت سرپرستی مترو توسط محسن هاشمی حاضر به دادن بودجه قانونی و تحویل واگن های وارد شده در گمرک نبوده و به فکر تنها کسی که نیستند ملت ایران و به ویژه قشر متوسط و پایینتر است که نه توان مالی تهیه وسیله شخصی را دارند و نه میتوانند برای طولانی مدت از تاکسی استفاده کنند.

حيدريم گفت...

بقول شاعر
روزگار غريبي است نازنين
من هر روز شاهد اين چهره ها هستم

حيدريم گفت...

كاروان از مدينه مي آيد
...
فصل سرخي است فصل عاشورا
...
مي نشينيم و عهد مي بنيدم
مرد باشيم و پاسدار بهار

كاروان در راه است...