۱۳۹۱ آبان ۱۷, چهارشنبه

دکتر خزعلی و تهاجم از چند سو




دکتر خزعلی را با نوشته هایش میشناسم،ساده و صمیمی ،جسور، بدون تکلف و کمی هم چاشنی طنز.
سالهاست که قلم میزند و از هر دری سخن میگوید،متون ادبی، تحلیلهای سیاسی،پیشبینی وقایع آینده،هشدار نسبت به انحرافات و شخصیتهایی که بدون استحقاق و لیاقت در مصدر امور قرار گرفته اند و کشور را روز بروز خوار و ضعیفتر میکنند،افشای فساد های مالی مسئولین ،ارائه طریق در رویارویی با شرایط حساس، و....
اما متاسفانه از آنجا که ما ایرانی هستیم و بالتبع دارای خصوصیاتی خاص نیز میباشیم بجای قدر شناسی از این صداقت و فکر روشن هر یک بنوعی با ایشان برخورد کردیم:
عده ای که خود را چگوارای میدان میدانند ایشان را سازشکار و عامل حکومت مینامند و انواع دشنام را نثارش میکنند.
عده ای که خود را متولی دیانت و بصیرت میدانند ایشان را فریب خورده و عامل بیگانه معرفی میکنند و تشنه خون او هستند.
عده ای که منتقد وضع موجود هستند و فقط در ذهن خود مبارزه میکنند نیز ایشان را تندرو و افراطی مینامند.
عده ای دیگر از مدعیان مبارزه در توجیه سکوت و انفعال خود در برابر ظلم و جور موجود ایشان را آقا زاده ای مینامند که دارای مصونیت میباشد.
برادر و سایر رانتخواران فامیل ایشان نیز چون قابیل تشنه خون او هستند.
پدر پیر وبیمار و فرتوت او نیز که روزی بواسطه انتقاد و عدم تمکین ازاعلام زود هنگام و بدون پشتوانه علمی مرجعیت برای رهبری مجبور به استعفا از شورای نگهبان و انزوا شد نیز امروز با توجیه حفظ حکومت و سکوت در برابر انحرافات متعدد موجود فرزند زندانی خود را منحرف و فریب خورده مینامد.
مسئولین مملکتی،اعم از ارشاد وقضائیه نیز از هر سو ایشان را در حصری همه جانبه قرار داده اند تا این ناشر برگزیده عرصه نشر را در مضیقه شدید مالی قرار دهند،بلکه سر تعظیم به درگاه ارباب زر و زور و تزویر بساید.

اینک اما دکتر خزعلی پس از ششمین دستگیری که بدون هیچگونه محمل قانونی صورت پذیرفته و هیچ عمل غیر قانونی از سوی ایشان صورت نگرفته بود که توجیه کننده این بازداشت باشد دست به اعتصاب خشک زده اند،اعتصاب خشک یعنی نخوردن هیچ چیز!!! اعم از آب و غذا.
ایشان گفته اند که:
"بارها گفته اند که اگر یک خط از جنبش سبز ابراز برائت کنی، همه مشکلاتت حل می شود نه تنها مسائل مالی و قضایی حل می شود، هر پستی بخواهی برایت مهیاست، اما من از آن ها چیزی نمی خواهم و نخواهم خواست،من از خدای خویش می خواهم که مرگم را یا شهادت درراه حق قراردهد و یا قلم بدست در پشت میز نشر."

۲ نظر:

ناشناس گفت...

دكتر خزعلى تو يك مردى وايران به تو افتخار مى كند چون ميدانم تو همه چيز داشتى وحق مى گويى در خانوادههايى مانند تو كه با اسم ورسم پدران خود به همه چيز رسيدند با خواهران بى منطق تو حق گفتن سخت است ولى درود بر تو ودرود بر همسرت

ناشناس گفت...

دكتر خزعلى تو يك مردى وايران به تو افتخار مى كند چون ميدانم تو همه چيز داشتى وحق مى گويى در خانوادههايى مانند تو كه با اسم ورسم پدران خود به همه چيز رسيدند با خواهران بى منطق تو حق گفتن سخت است ولى درود بر تو ودرود بر همسرت