صدیقه وسمقی
دیده آیا کسی که چوبه ی دار،
چوبه ی خشک دار گردد سبز؟!
دیده ام من قسم بر آن سر سبز
چوبه ها چون چنار گردد سبز
*
دیده آیا کسی که در شب تار
سبز گردد ز چوبه ی داری،
آفتابی، ستاره ای، ماهی؟
دیده ام من قسم به او، آری!
*
دیده ام من که ماه می روید
آفتاب و ستاره می روید
هر کجا ریخت خون پاک شهید،
لاله از سنگ خاره می روید
*
دیده ام من که دیو می شکند
مثل یک شیشه ی ترک خورده
زیر پای سکوت می ریزد
دیو بی رحم، زرد و پژمرده
*
دیده ام من بنفشه می روید
در دل برف، در دل سرما
یعنی ای دوستان سبز اندیش!
شد بهاران ز گرد ره پیدا
"
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر