۱۳۹۰ شهریور ۸, سه‌شنبه

توهین امیر قطر به ملت ایران


امیر قطر در دیدار با ملكه بریتانیا
حضور امیر قطر با دمپایی و بدون جوراب در ملاقات رسمی با احمدینژاد در تهران هر چند برای احمدینژاد  با مشکلات روحی و روانی اش خلق حماسه ای دیگر است اما توهین به ملت بزرگ ایران است. جالب است که امیر قطر در دیدار با اوباما با کت و شلوار و بسیار رسمی , ودر دیدار با ملکه انگلیس هم با کفش و جوراب حضور یافته است، احمدینژاد هم در این دیدار کاپشن خود را کنار گذاشته و کت و شلوار پوشیده که این امر بر زشتی این توهین می افزاید. عکسهای این دیدارها بروشنی عمق فاجعه را نشان میدهد. یاد سخنان پور احمد افتادم که میگفت یک انسان کوچک و حقیر ملت ایران را کوچک کرده است.

۱۳۹۰ شهریور ۷, دوشنبه

دکتر خزعلی: من اعتراف میکنم.


یادش بخیر بند 350 (منطقه آزادسیاسی ایران) در حیاط قدم می زدم که سام محمودی سرابی(سرتق) با حرارت راهم را گرفت و یادداشت زیبایش را بر روزنامه دیواری بند برایم خواند، دلش خون بود، چرا که در این منطقه آزاد یکی نوشته اش را پاره کرده بود و او با ادبیات خاص خود خطاب به بی فرهنگی که تحمل تکثر را نداشت،متنی جدید نوشته بود!
آنجا همه اندیشه ها آزاد بود، جای سرکوب اندیشه نبود، چپ و راست، اصلاح طلب و اصولگرا، انقلابی و مخالف، دینمدار و سکولار، لیبرال و تمامیت خواه و همه و همه آزادانه عقیده شان را بیان می کردند و کسی بر کسی خرده نمی گرفت!
او چند روز بعد آزاد شد و در دفتر خاطرات من یادداشتی به همراه قطعه شعری که بخاطرش زندان بود نوشت، با هم دلنوشته او را بخوانیم:
..............................................................................................................................................................................
جناب خزعلی بسیار عزیزم
از اظهار لطف حضرتعالی به این کمترین جز سپاس - آنهم خشک و خالی - چیزی نه از حقیر برمی آید و نه چیزی در چنته دارم. خواستم شعر اعتراف را برایتان بنویسم به رسم یادگار، که ظاهراً قرص ها اثرشان را روی حافظه ام گذاشته اند، البته قرص ها جای خود، انفرادی نیز ناخودآگاه حافظه را زایل می سازند، بنابرین تنها بخشی از این غزل - مثنوی را برایتان می نویسم.
من اعتراف می کنم به قتل و حمل اسلحه
به اغتشاش و مفسده، به سازش و مسامحه
من اعتراف می کنم به انقلاب مخملی
به کودتای موسوی، علیه بیت رهبری
من اعتراف می کنم که خاتمی منافق است
و شیخ هم، طبیعتاً، خرابکار و فاسق است
و اعتراف می کنم، به صاف بودن زمین
به روز بودن شب و یسار بودن یمین
من اعتراف می کنم که شب سفید بود و من
اگر سیاه دیدمش خطای دید بود و من
من اعتراف می کنم که جان نثار رهبرم
*** باقی این شعر بقای عمر شما باشد
سام محمودی
..........................................................
نمی دانم الان سام کجاست، هر کجا هست در دل ماست!
90/6/7   مهدی خزعلی

۱۳۹۰ شهریور ۵, شنبه

سخنان شیخ حسین انصاریان در شب قدر23 ام :


«الهی .. ..... ای صاحب ما، همه كاره ی ما، ای دلسوز ما، ای كه در خلوت برا ناراحتی های ما گریه می كنی و دعا می كنی، دلت می خواد زودتر بیای مارو نجات بدی، دیگه برامون ثابت شد به كسی دل خوش نباشیم محبوب ما ، هممون گرفتاریم همه مشكل داریم ، معنوی كه خیلی مشكل داریم ، مادی هم مشكل داریم. گره به كار هممون خورده ، می خوای بیای هنوز اجازه ندادن دلت هم برا ما می سوزه. پیراهنی كه از ابی عبدالله بردن بالا سرته خدا بهت گفته علامت بین من و تو برا روز ظهورت اینه هر روز به این پیراهن نگاه كن هر روزی دیدی خون تازه به این پیراهن زده شده اون روز برو ، برو بندگان منو نجات بده.

الهی ، الهی... به خدا قسم مردم امثال ما كه هیچ توقعی نداشتیم قبل از انقلاب، اگه زندان رفتیم، اگه اعلامیه امضا كردیم ، اگه تو خیابونا اومدیم ، اگه شما رو تشویق كردیم بیاین تو خیابونا، تمام نیت مون این بود كه شما دیگه مشكلی نداشته باشید، رنجی نداشته باشید ، گرانی نداشته باشید، این همه فساد دوباره به شما مسلط نشه، اما نشد ، امثال ما تقصیر ندارن ما هم برا شما خیلی ناراحتیم كاری هم دستمون نیست براتون انجام بدیم، خیلی از ما بودن دنبال صندلی نرفتن و نمی خواستن برن، الان هم هیچ گونه برنامه مادی و دنبال صندلی رفتن ندارن ، فقط ناراحتن برا شما با این كه ماتقصیر نداریم

دلمون نمی خواست اینگونه بشه ، به جان امام زمان اقلا امثال مارو ببخشید ،ما نمی خواستیم به اینجا برسه كار، شما مارو گذشت كنید. الهی ، خدایا میدونی ماها چه نیتی برا این مردم بزرگوار داشتیم،  عملی نشد، خدایا خیلی جاهای این انقلاب به دست نامحرمان افتاده ، دلشون نمی سوزه برا بندگان تو، حتما هم این مردم بزرگوار با اخلاق از این همه مشكلات پیش آمده مارو می بخشن. الهی ، الهی بالحجه...»

۱۳۹۰ مرداد ۳۰, یکشنبه

آقای قاضی‌القضات! پاسخ بدهید، بچه‌های ما را چه کسی کشت؟

خانواده های جان باختگان بعد از انتخابات از رئیس قوه قضائیه خواستند با حضور بر سرمزار فرزندان آنها، توضیح دهد که این جانباختگان چرا و چگونه جان باخته اند و چرا زیر خاک خفته اند.

صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه ایران روز سه شنبه در نشستی با مسولان قضائی مدعی شد که در اعتراضات بعد از انتخابات در ایران یک نفر کشته شده که “تا به آخر هم معلوم نشد به دست چه کسانی کشته شده”.

او به وقایع اخیر انگلیس اشاره کرده و گفت “در جریان فتنه ۸۸ همه شما مشاهده کردید که غربی‌ها چطور مسائل را منعکس می‌کردند. شخصی در آن آشوب‌ها کشته شد که تا به آخر هم معلوم نشد به دست چه کسانی کشته شده و حتی احتمال اینکه در جریان آن مسئله دخالت مستقیم آشوبگران و در نهایت دخالت خود غربی‌‌ها در کار بوده، وجود دارد. اما دیدید غربی‌ها علیه جمهوری اسلامی چه جنجالی راه انداختند که بگویند جمهوری اسلامی ایران با شهروندان خودش این‌طور برخورد می‌کند، در مقابل در آشوب‌های انگلیس در طول دو سه روز شش نفر کشته شدند اما ندای سازمان‌های حقوق بشری بلند نشد”.

و اکنون خانواده های اشکان سهرابی، فاطمه سمسارپور، شبنم سهرابی، محمد مختاری، میثم عبادی، مصطفی کریم بیگی و بهمن جنابی که طی دوساله گذشته و در پی اعتراضات مردمی به انتخابات مخدوش ۲۲ خرداد ۸۸ جان باختند در مصاحبه با “روز” اعلام کردند که رئیس قوه قضائیه دروغ می گوید اما واقعیت را نمی توان همیشه کتمان کرد به خصوص که مردم شاهد کشته شدن فرزندان انها بوده اند.

با گذشت ۲۶ ماه از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری که اعتراضات مردمی و کشته شدن بیش از صد نفر را معترضان و مردم عادی را به دنبال داشت هنوز آماری رسمی و دقیق از میزان قربانیان در دست نیست. حکومت نیز تاکنون از پذیرش مسولیت کشتارهای بعد از انتخابات سرباز زده است. اکنون با گذشت بیش از دو سال رئیس قوه قضائیه در حالی جان باختگان بعد از انتخابات را در یک نفر خلاصه میکند که خانواده های بسیاری از جان باختگان با طرح شکایتی رسمی در قوه قضائیه خواهان معرفی و محاکمه قاتل فرزندان خود شده اند.

دیوار عوام فریبی ترک بر میدارد

فاطمه سمسارپور، ۳۰ خرداد ۸۸ در مقابل منزلش بر اثر اصابت گلوله جان باخت و همسر او در واکنش به سخنان اخیر رئیس قوه قضائیه به “روز” می گوید: هر چقدر که منکر شوند اما هرگز نمی توانند واقعیت را برای مدت طولانی کتمان کنند. مردم شاهد کشته شدن عزیزان ما بوده اند. پزشکی قانونی رسما تایید کرده و گواهی داده و در گواهی فوت رسما نوشته “علت مرگ بر اثر اصابت گلوله”. کالبد شکافی کردند و گفتند کالیبر ۹ میلی متری بوده و کلت برتا بوده سلاحی که در اختیار خودشان است و نه دست مردم. همسر من را با این اسلحه و گلوله کشته اند. پسرم همراه همسرم با همین اسلحه و گلوله زخمی شده، در کوچه ما ۶ نفر را با همین اسلحه زدند یک نظامی بازنشسته و یک پسر جوان ۱۸ ساله که هنوز آثار گلوله در انها است. حالا اقای لاریجانی بگوید تنها یک نفر کشته شده و کتمان کند مگر می توان برای همیشه کتمان کرد؟

حسن میراسدالهی می افزاید: ما دستمان جایی بند نیست اما مردم شاهد بوده اند از چه کسی می خواهند پنهان کنند از مردمی که به چشم خود این کشتار را دیده اند؟ یک جوان ۲۵ ساله که ماسک بر صورت داشته جلیقه بر تن داشته و ته ریشی هم از معلوم بوده در پناه ۷ تا ۸ نفر نیروی نظامی در کوچه ما ۶ نفر را با گلوله هدف قرار داده همسر من شهید شده، مدارک پزشکی قانونی است پرونده های شکایات ما است؟ آقای لاریجانی بیاید این مدارک را ببیند و بگوید چرا به شکایات ما پاسخ داده نمی شود؟ هر از چند گاهی ما را احضار میکنند و سر می دوانند.

همسر خانم سمسارپور سپس با اشاره به سخنان مسولین درباره کشته شدگان کشورهای دیگر می گوید: شیعیان بحرین و یمن را مطرح می کنند از کشته شدگان کشورهای دیگر می گویند اما به ایران که می رسد می گویند تنها یک نفر کشته شد. قبلا برادر اقای لاریجانی، یعنی اردشیر لاریجانی تا آنجا پیش رفت که گفت ندا آقا سلطان فیلم بازی میکرد و…. آخر به اینها چه باید گفت جز اینکه دیوار عوم فریبی هرچقدر هم کلفت باشد بالاخره ترک برمیدارد و ای کاش انسان ها عاقل باشند و به جای انکار و کتمان حقیقت در صدد حل و رفع مشکلات بر آیند واقعیت ها را ببینند و اجازه ندهند بیش از این مردم بی گناه کشته شوند و مملکت از دست برود.

آثای میراسدالهی سپس خطاب به رئیس قوه قضائیه می پرسد: اگر عزیز خودتان بود تحمل می کردید؟ به این سادگی از کنار قضیه عبور میکردید؟ اینقدر راحت به انکار می نشستید؟ ماه رمضان است و ایام شهادت امام علی و شما مدام در تلویزیون از زن یهودی می گویید و آن قضیه خلخال پایش. حال به من بگویید یک زن بی گناه در مقابل خانه اش با گلوله کشته شد چرا؟ مگر شما ادعای ادامه راه علی و مسیر او را ندارید؟ کو؟

همسر خانم سمسارپور می گوید: پسر بزرگ من که همراه مادرش گلوله خورده بود هنوز با گذشت دو سال نتوانسته از آن مساله با من حرف بزند. پسر کوچکم که از پشت شیشه شاهد این قضیه بوده هنوز تحت درمان روانپزشک است و مدام او را به دکتر می برم. ما یک خانواده ۴ نفره بودیم که با هم مردیم فاطمه را به خاک سپردیم و ما سه نفرشدیم مرده های متحرک. اما ما به هیچ عنوان دنبال انتقام جویی نیستیم حتی اگر قاتل همسرم معرفی شود کینه ای نداریم تنها دنبال عدالت هستیم و اینکه به ما بگویند جرم عزیزان ما چی بود که بی گناه کشته شدند بای ذنب قتلت؟

لاریجانی بگوید چرا محمد کشته شد

محمد مختاری از جان باختگان روز ۲۵ بهمن اخیر است و با گذشت ۶ ماه از جان باختن او، شکایت خانواده اش تاکنون به هیچ نتیجه ای نرسیده.

اسماعیل مختاری، پدر محمد مختاری در مصاحبه با “روز” از رئیس قوه قضائیه میخواهد با مراجعه به دادسرای اوین، پرونده محمد را مطالعه کرده و پاسخ دهد که محمد چرا کشته شده است.

او می گوید: مگر می شود رئیس قوه قضائیه از کشته شدن بچه های ما اطلاع نداشته باشد؟ حاشا کردن کاری ندارد اما پرونده پسر من در دادسرای اوین است شماره پرونده او هم این است ۴ / پ / ۹۰۰۰۱۶٫ به تاریخ ۸۹/ ۱۱/ ۲۶٫ آقای لاریجانی بروند و پرونده را ببینند و بگویند چرا پسر من کشته شد.

آقای مختاری که با طرح شکایت خواستار معرفی قاتل فرزندش شده می گوید: پرونده صانع ژاله و پسر مرا به دادسرای اوین فرستادند. رفتم شکایت نوشتم و روی پرونده گذاشته شد و گفتند اگر خبری شد خودمان خبر میدهیم اما هیچ خبری ندادند و هر بار هم برای پی گیری رفتیم فقط همین را گفتند.

او می افزاید: آقای لاریجانی که می گوید تنها یک نفر کشته شده سر خاک بچه های ما بیاید. مدارک و قبر بچه هایمان را به او نشان دهیم شاهدان شهادت فرزندانمان زنده هستند و شهادت می دهند و ایشان هم توضیح دهد که بچه های ما چی شدند؟ وقتی می گویند فلان جا بمب گذاشته اند یک ساعت نشده می گویند بمب گذار را گرفتیم بعد هم اعدام می کنند حال چطور قاتل بچه های ما را نمی توانند معرفی کنند؟ این همه انسانی که بی گناه کشته شدند را منکر می شوند و می گویند یک نفر کشته شد تازه قاتل او را هم نیافتند در حالیکه همه میدانیم گلوله شناسنامه دارد. کسانی که سربازی رفته اند می دانند نوع گلوله، ساخت و تاریخ و همه چیز گلوله ثبت می شود این همه گلوله بعد از انتخابات زدند حتی یکی هم مشخص نشد کی شلیک کرده؟

پدر محمد مختاری سپس با اشاره به سکوت خانواده های جان باختگان بعد از انتخابات می گوید: ما سکوت کرده ایم آقایان ول کن نیستند دروغ میگویند و انکار میکنند. مدام از کشته شدگان کشورهای دیگر حرف می زنند و کشور خودمان را نمی بینند آخر دست ما بسته است و ساکت هستیم دیگر چرا اینقدر دروغ می گویید؟ اگر بچه های ما بعد از انتخابات کشته نشدند چرا هر موقع میخواهیم بهشت زهرا برویم این همه مامور می ریزند بهشت زهرا؟ اصلا ۱۹ شهریور تولد محمد من است من اعلام کنم که سر خاک او تولد می گیریم کلی مامور می ریزند بهشت زهرا. خب چرا؟ اگر کشته نشده چرا این همه مامور می ریزید؟

از آقای مختاری درباره دوست محمد می پرسم. شاهد اصابت گلوله و جان باختن محمد که پس از تماس تلفنی و اطلاع به خانواده او، بازداشت شده بود. آقای مختاری می گوید: ۳۵ روز بازداشت بود بعد از او تعهد گرفتند که حرفی نزند و سکوت کند و آزادش کردند. او موقع گلوله خوردن محمد، کنارمحمد بوده، شاهد شهادت اوست.

اگر بچه ها کشته نشدند چرا دیه میدهند

اشکان سهرابی هم از جان باختگان بعد از انتخابات است که ۳۰ خرداد ۸۸ بر اثر اصابت گلوله جان باخته.

زهرا نیک پیما، مادر اشکان در واکنش به سخنان رئیس قوه قضائیه به “روز” می گوید: آقای لاریجانی سری به قطعه های ۲۵۷- ۳۰۱ و ۳۰۲ بهشت زهرا بزند حتما می بیند چه تعدادی از جوانان و بچه های ما بعد از انتخابات کشته شده اند. کلاهش را قاضی کند و به عنوان رئیس قوه قضائیه حق ما را ادا کند و بگوید بچه های ما به چه گناهی کشته شدند.

او می افزاید: سخنان اخیر اقای لاریجانی نهایت بی لطفی است نهایت چیزی است که نمیدانم چه اسمی باید رویش بگذارم. اگر فقط یک نفر کشته شده، پس بچه های ما چی شدند؟ چرا الان زیر خروارها خاک هستند؟ من که نباید وظایف قوه قضائیه را یادآوری کنم ایشان بگوید چرا به شکایات ما رسیدگی نمی شود و به جای معرفی قاتل مساله دیه مطرح می شود؟

مادر اشکان سهرابی درباره سرنوشت شکایت اش می گوید: دیگر دنبالش نمی روم به صدت اعصاب ما را به هم می ریزند نمیدانید چقدر فشار عصبی وارد می شود وقتی قضیه دیه را مطرح می کنند. بچه های ما بی گناه کشته شدند و من شکایت کردم قاتل بچه ام را معرفی کنند شکایت نکردم که دیه به من بدهند. قوه قضائیه ما اینقدر توانایی ندارد که قاتل را مغرفی کند؟ حالا تازه می گویند تنها یک نفر کشته شده. چه باید بگویم؟ شنونده باید عاقل باشد. دروغ هم حدی دارد. به جای اینکه به خانواده های آسیب دیدگان و کسانی که عزیزانشان را از دست دادند سر بزنند دلجویی کنند و قاتلان بچه های ما را معرفی کنند انکار میکنند. حال سوال من این است که اگر واقعا بچه های ما را نکشته اند چرا قضیه دیه را مطرح میکنند؟ چرا نامه می فرستند که بیایید دیه بگیرید؟ پس قبول کرده اند که بچه های ما کشته شده اند قاتل را معرفی کنند.

خانم نیک پیما می افزاید: بچه من تنها طالب آزادی بود همین و بس و چیز دیگری نیمخواست و ما نیز ساکت نخواهیم نشست تا روزی که زنده هستم از قوه قضائیه خواهم پرسید به چه گناهی بچه من کشته شد. این بچه ها خونشان خیلی پاک بود آدم جگرش آتش می گیرد. من دو سال است که زندگی ندارم اصلا نمیدانم چه میخورم. کجا میخوابم فقط راه میروم و زنده مانی میکنم نه زندگانی. اما می پرسم و باز خواهم پرسید به چه گناهی بچه من کشته شد و فقط آرزویم این است که همین بلایی که سر ما آمد سر خودشان هم بیاید.

لاریجانی بر مزار و دیدار خانواده های شهدا برود

شبنم سهرابی، زن جوانی که روز عاشورای، زیر ماشین نیروی انتظامی له شد دیگر جان باخته وقایع بعد از انتخابات است. مادر او نیز به “روز” می گوید: بگذارید انکار کنند شنونده باید عاقل باشد. بچه من روز عاشورا رفت و دیگر نیامد. به خدا که دیگر نمی توانند دروغ بگویند من هم شکایت به خدا برده ام که بالاترین مقام است.

او می افزاید: به من که اجازه ندادند شکایت کنم. یعنی رفتم پرونده تکیل دادم و نوشتم که از نیروی انتظامی شاکی هستم اما نتیجه ای نگرفتم. گفتند باید اسم ببری گفتم من اسم طرف را از کجا بدانم؟ شما باید پیدا کنید. چرا نمیگویم موتوری زده یا آمبولانس زده و… من که دشمنی با نیروی انتظامی ندارم اما دخترم را ماشین نیروی انتظامی له کرده کلی شاهد است و… اما گفتند برو از این حرف ها نزن. من هم آمدم و سپردم به خدا. فوقش اینها میخواهند چه بکنند؟ دیه بدهند؟ من با اینکه احتیاج مالی دارم اما دیه نمی گیرم خون دخترم را معامله نمیکنم. همان که سپرده ام به خدا و من معجزه های خدا را دیده ام. من مادر هستم یتیم بزرگ کرده ام و آه یتیم می گیرد و باور کنید من جای این آقایان، می ترسم از این آه و چوب خدا.

مادر شبنم سهرابی سپس می گوید: آقای لاریجانی اگر خبر ندارد بیاید سر قبر بچه های ما را ببیند. بیاید پرونده های بچه های ما را بخواند اگر خبر ندارد بیاید خانه های ما و خانواده های شهدا را ببیند و بگوید دختر من مگر چه کرده بود؟ نیروی انتظامی که باید امنیت مردم را تامین کند او را زیر گرفت دلم برای بچه ام می سوزد که مظلومانه رفت و شاید زنده بود بعد از اینکه به او زده بودند دیگر چرا از رویش رد شدند؟ حال بگذارید انکار کنند مگر همین دو روزه است؟ اما خبر دارد و من می پرسم آخر بعد این همه درد، جای اذیتی هم مانده که نشده باشیم؟ واقعا باید ما را اذیت کنند؟ جای دلداری دادن شان است؟ ما مسلمان هستیم که یاد گرفته ایم که دروغگو بزرگترین دشمن خدا است بچه من رفت جایش را پیش خدا پیدا کرد و دیگر در این مملکت اعصابش خورد نمی شود و من که با کار در بیمارستان او را بزرگ کرده بودم پیش مردم و خدا روسفید هستم.

لاریجانی از مادران بپرسد

مصطفی کریم بیگی یکی از جانباختگان عاشورای ۸۸ است که بر اثر اصابت گلوله جان باخته است. شهنار اکملی، مادر او در واکنش به سخنان لاریجانی، به “روز” می گوید: بیایند از مادران بپرسند بیایند توی خانواده ها ببینند خانواده ها چه می گویند. می گویند تنها یک نفر کشته شده یعنی شبنم و مصطفی دروغند؟ سهراب و اشکان و علی و بقیه دروغند؟ اگر اینطور است شب و روز هم دروغ است.

او می افزاید: من هم مثل سایر مادران می گویم آقای لاریجانی بیایید سر مزار بچه من و ببینید مصطفای من دروغ است؟ مصطفی اگر بعد از انتخابات کشته نشد پس الان کجاست؟ کسی که شبانه دفن کردند ماموران خودشان آوردند و شبانه دفن کردند و فیلم گرفتند همه اینها دروغ است؟ کهریزک دروغ است؟ آن را که دیگر خودتان هم حداقل یه نفر را پذیرفتید که در کهریزک شهید شده اند؟ چطور حال می گویید تنها یک نفر کشته شده؟ آن همه کشتارکه در خرداد خیابان را خون برداشته بود در عاشورا خیابان های تهران را خون برداشته بود دروغ است؟ تنها یک نفر کشته شده؟ والا اگر روز و شب دروغ است اینها هم دروغند.

مادر مصطفی سپس خبر از بی نتیجه ماندن شکایت شان داده و می گوید: همچنان پی گیر هستیم و به هیچ کجا نرسیده ایم اما من که از خون فرزندن نمی گذرم بارها گفته ام فقط زمانی می گذرم که زندانیان آزاد شوند آنها هم فرزندان ما هستند اما تا زنده هستم زبان مصطفی و مصطفی ها خواهم بود و فریاد آزادی خواهم زد. شاید صدای مصطفی ها را بریدند اما ما مادران صدای فرزندانمان هستیم صدای سهراب ها، نداها، اشکان ها و…

خانم اکملی می افزاید: چطور می گویند تنها یک نفر کشته شده مگر خدایی بالای سر اینها نیست یعنی اشک های ما مادران را نمی بینند؟ این همه خون بی گناه ریخته شده دامن قاتلان را نخواهد گرفت که به این راحتی می گویند یک نفر کشته شده؟

اگر یک نفر کشته شده چرا بچه ها ما زیر خاک هستند؟

میثم عبادی، اولین جان باخته بعد از انتخابات و نوجوانی ۱۶ ساله بود که یک روز بعد ازانتخابات یعنی ۲۳ خرداد ۸۸ بر اثر اصابت گلوله جان باخت و اصغر عبادی، پدر او در واکنش یه سخنان لاریجانی به “روز” می گوید: این اولین بار نیست که دروغ می گویند و انکار میکنند. کنار قبر میثم، ۵ قبر دیگر از بچه هایی است که بعد از انتخابات شهید شده اند آقای لاریجانی بیاید من نشانش بدهم. بیاید بهشت زهرا و بگوید اگر فقط یک نفر کشته شده چرا بچه های ما زیر خاک هستند؟ کلی پرونده و شکایت موجود است هود من علاوه بر شکایت در دادسرا، به دفتر آقای لاریجانی رفتم و شکایت نامه داده هرچند نگذاشتند او را ببینم اما شکایت رسمی به دفتر او دادن به دفتر احمدی نژاد نامه و شکایت دادم به بیت رهبری نوشتم و….

آقای عبادی معتقد است که امکان ندارد رئیس قوه قضائیه از این مسائل بی خبر باشد. او می گوید: به جای انکار اعلام کنند آسیب دیدگان مالی و جانی بعد از انتخابات بیایند و رسیدگی کند. آن وقت خواهد دید چه تعداد انسان کشته شده اند و چه تعداد اسیب دیده اند. برخی خانواده ها حتی نمیدانند چه بلایی سر بچه شان آمده قبرشان کجاست و… بیاید اقای لاریجانی آنها را ببیند.

پدر میثم عبادی درباره سرنوشت شکایت خودش می گوید: قاضی اول پرونده خوب رسیدگی میکرد اما او را کنار گذاشتند و پرونده را به قاضی دیگری دادند. او هم گفت پرونده مختومه است. گفتم من چه باید بکنم؟ گفت برو دهانت را باز کنب ه آسمان. گفتم بعد از دو ستا این جواب را به من می دهید؟ گفت دست من نیست برو یقه قاتل را بگیر. قاتل را هم که اوایل بازداشت کرده بودند و بعد آزادش کرده اند. بیت رهبری، ریاست جمهوری و دفتر رئیس قوه قضائیه و هر جای دیگری که رفتم یا شماره رگفتند و گفتند زنگ می زنیم که تا به حال زنگ نزده اند یا شماره تلفنی به من دادند که برو زنگ بزن پیگیری کن هر کدام را زنگ زدم شماره ها قلابی بود.

آقای لاریجانی پیش قاضی تر دست بروید

بهمن جنابی از جان باختگان ۲۵ خرداد ۸۸ است که او نیز بر اثر اصابت گلوله جان باخته. برادر او به “روز” می گوید: دو سال است پرونده های ما در قوه قضائیه در جریان است. گواهی فوتی که صادر شده و همچنین زیر شناسنامه که علت فوت را می نویسند نوشته اند که اصابت گلوله. ما گواهی را داریم و این چیزی نیست که بخواهند و بتوانند پنهان کنند. حال چطور و چرا آقای لاریجانی این حرف را زده واقعا جای تعجب و تاسف دارد.

هومن جنابی می افزاید: ایشان اگر انصاف دارند پیش قاضی تردست بروند که پرونده بسیاری از خانواده های شهدای بعد از انتخابات در دست اوست. برود و پرونده را مطالعه کند.

او سپس با اشاره به جان باختگان بازداشتگاه کهریزک می گوید: وقتی می گویند تنها یک نفر کشته شده پس بگویند قضیه کهریزک چه بود؟ این را که دیگر خودشان هم پذیرفتند و در صدا و سمیا هم فیلم مستندی از کهریزک پخش کردند و با خانواده های شهدای کهریزک مصاحبه هم کردند.

منبع: روزآنلاین / فرشته قاضی

۱۳۹۰ مرداد ۲۴, دوشنبه

خاک بر سرتان کنید که خاک بر دین میفشانید.

امام رضا(ع):
«کسی دست کسی را نبوسد؛ زیرا بوسیدن دست کسی، مثل نماز گزاردن برای اوست»!

قال علی بن موسی الرضا(ع):
(لايقبل الرجل يدالرجل فان قبلة يده كالصلاة له)
(تحف العقول، ص 450)





محمدنبی حبیبی دبیر كل حزب مؤتلفه در مراسم افطاری جامعه مهندسین از آیت الله محمدرضا مهدوی كنی رئیس مجلس خبرگان رهبری این گونه با دست بوسی استقبال کرد!
شایان ذکر است که این نشست حزبی و جناحی روز پنج شنبه در دانشگاه امام صادق(ع) که رياست آن را آیت الله مهدوی كنی بر عهده دارد برگزار شد!




اگر عوام الناس دست بزرگانی را ببوسند بر آنان حرجی نیست که از متن عقاید و دستورات وروایات دینی مانند حدیث فوق بی اطلاعند،اما وقتی ازکسانی که مدعی عالم بودن و مسلمان انقلابی بودن هستند رفتاری چنان سر میزند تنها میتوان گفت هرچه بگندد نمکش میزنند ، وای به روزی که بگندد نمک.
بر نظامیان و سیاسیون نیز حرجی نیست که در پی قدرتی و آبی و نانی و مقامی هستند، اما خطاب به روحانیون دستبوس تصویر فوق میگویم که عمامه از سر بردارید و خاک بر سرتان بریزید که سزاوارتر است.

۱۳۹۰ مرداد ۲۳, یکشنبه

یا سریع الرضا-دکتر خزعلی آزاد شد.

دکتر خزعلی آزاد شد.
هنوز چند ساعت از انتشار پست قبلی در باره دعا برای آزادی دکتر خزعلی نگذشته که چند دقیقه پیش خبر آزادی ایشون رو شنیدم.
خایا شکر و به امید آزادی سایر زندانیان بیگناه و دربند،خصوصا میر سبز و سرفرازمان.
اللهم فک کل اسیر.
اللهم اصلح کل فاسد من امورالمسلمین.

۱۳۹۰ مرداد ۲۲, شنبه

ما و دکتر خزعلی


آری 
آری زندگی زیباست
زندگی آتشگهی دیرنده پا بر جاست
گر بیفروزیش رقص شعله اش در هر کران پیداست
ورنه خاموش است و خاموشی گناه ماست.
----------------------------------------------------
امروز 26 روز از بازداشت غیر قانونی و اعتصاب غذای دکتر خزعلی میگذرد.
هم او که همراه و یار و یاور و زبان گویای ما بود در این روزگار خفقان و ظلم و نیرنگ.
اینروزهای ماه مبارک رمضان دست دعا به درگاه قادر مطلق برمیداریم و آزادی تمامی زندانیان بی گناه را از درگاهش مسیلت مینماییم.
اللهم فک کل اسیر
اللهم اصلح کل فاسد من امورالمسلمین.



۱۳۹۰ مرداد ۱۶, یکشنبه

آیت‌الله مظاهری: ریا و ریاکاری در بین مسئولین فراوان است و جامعۀ ما بر روی دروغ، تظاهر می‌چرخد


یادش بخیر زمان جنگ یکی از علمایی که سخنانش مورد توجه بچه های جبهه بودآیت ا... مظاهری بود. بواسطه دروس اخلاق و سخنان عارفانه شان.بیشتر شبهای جمعه هم سخنان ایشون از رادیو قبل دعای کمیل پخش میشد.خداوند امثال ایشون رو حفظ کند.(بسیجی سبز)
------------------------------------------------------------------------------------------- 



آیت‌الله مظاهری
تحول سبز: آیت‌الله مظاهری ضمن ابراز نگرانی شدید از رواج دروغ و نیرنگ در جامعه و دروغگویی دولت و مسئولان، جامعۀ آغشته به دروغ را جامعۀ غیراسلامی خواند و گفت: متأسّفانه ریا و ریاکاری در بین مسئولین و مردم به قدری فراوان است که باید گفت جامعۀ ما بر روی دروغ، تظاهر، تعریف‌‌های بی‌جا و ریاکاری می‌چرخد و صدق و اخلاق در جامعه بسیار کمرنگ شده است. چنین جامعه‌ای از نظر پیامبر اکرم (ص) جامعۀ اسلامی نیست و گریستن به حال این جامعه رواست.
به گزارش مرکز خبر حوزه، این استاد اخلاق در چهارمین جلسه از سلسله مباحث اخلاقی خود با عنوان «فضیلت‌های فراموش شده»، «صداقت» را یکی از فضیلت‌های فراموش شدۀ جامعۀ کنونی دانست و اظهار داشت: صداقت، صفا و صمیمیّت، فضایل مهم و فراموش شده‌ای هستند که در بین مردم مغفول‌اند و در عوض، رذائلی همچون دروغ، تقلّب، حقّه‌بازی و نیرنگ، جایگزین صفت حسنۀ صدق شده و شهرت فراوانی نیز یافته اند.
آیت‌الله مظاهری با بیان چند روایت از اهل‌بیت (ع) صفاتی همچون صداقت و امانتداری را از علامات اهل دین برشمرد و خاطرنشان ساخت: اهل‌بیت (ع) در روایات متعدّدی فرموده‌اند: مسلمان واقعی با دو صفت «صداقت» و «امانتداری» شناخته می‌شود و از این جهت می‌توان گفت: افراد حقّه‌باز، فریب‌کار و دروغگو، مسلمان واقعی نیستند.
رئیس حوزۀ علمیۀ اصفهان با اشاره به این‌که مسلمانان علاوه بر گفتار، در رفتار خود نیز باید صادق باشند، تصریح کرد: اهمیّت صداقت نزد خداوند متعال به قدری است که از همۀ انبیای الهی برای مراعات صداقت و یکرنگی در گفتار و کردار و نیز برای وادار ساختن بندگان به راستی و صمیمیّت در گفتار و کردار، میثاق گرفته است.
ایشان ادامه داد: سیری در سیرۀ اهل‌بیت(ع) نیز حاکی از جلوۀ ویژۀ صداقت، صفا و یکرنگی در زندگانی آن بزرگواران و رسوخ این صفات پسندیده و فضائل حسنۀ اخلاقی، در عمق جان ایشان است.
آیت‌الله مظاهری، ضمن تبیین اقسام صداقت، از «صداقت با خداوند متعال»، به عنوان نوع اول صداقت نام برد و خاطرنشان کرد: هنگامی انسان می‌تواند مدّعی صداقت با خدای خویش شود که تنها او را بپرستد، تنها از او مدد بجوید و مؤثری در جهان به غیر از ذات بی‌همتای پروردگار نشناسد.
ایشان افزود: مسلمانی که از شیطان برون و درون و نفس امّاره متابعت کند، هنگامی که در نماز می‌گوید «ایّاک نعبد» در حال دروغ گفتن است و مسلمانی که سایر عوامل را در کنار خدای تعالی در پیشبرد اهداف خویش مؤثر بداند، «ایّاک نستعین» گفتن او دروغ است.
این مرجع تقلید، صداقت با اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) را نوع دوم صداقت دانست و اظهار کرد: ابراز ارادت واقعی و اظهار محبّت حقیقی به محضر اهل‌بیت(ع) مستلزم متابعت عملی از سیره و دستورات آن بزرگواران است؛ از این‌رو کسی که آلوده به گناه است، ارادت و محبّت او نسبت به معصومین«سلام‌الله علیهم» تظاهری بیش نیست و در زمرۀ دروغگویان به شمار می‌رود.
آیت‌الله مظاهری از صداقت در خانه و حاکمیّت صفا و صمیمیّت بین افراد خانواده، به عنوان نوع سوم صداقت نام برد و تأکید کرد: ورود دروغ، نیرنگ و حیله‌گری به نظام خانواده، نه تنها منجر به بروز اختلافات اساسی بین زن و شوهر و فرزندان می‌شود، بلکه بر تربیت فرزندان نیز اثرات سوئی خواهد داشت و موجب می‌شود آنان اهل دروغ، ریا و نیرنگ شده و از صداقت و یکرنگی فاصلۀ زیادی داشته باشند.
ایشان در این خصوص ادامه داد: خانۀ با صفا و نورانی، خانه‌ای است که در آن، زن و شوهر نسبت به همدیگر صادق باشند و برای رفاه خانواده از هر ‌کوششی دریغ نکنند و ایثار، گذشت و فداکاری را در خانۀ خود حاکم سازند؛ به گونه‌ای که اگر یکی از زوجین مرتکب اشتباهی شد، دیگری اشتباه او را ندیده بگیرد و افزون بر این، به او نیکی نماید.
آیت‌الله مظاهری از صداقت اجتماعی و یکرنگی در گفتار و کردار با مردم، به عنوان نوع چهارم صداقت یاد کرد و خاطرنشان ساخت: مردم باید نسبت به یکدیگر صادق باشند و از هرگونه ریا، تظاهر و تقلّب و حقّه‌بازی دوری گزینند که صفا و صداقت، موجب افزایش محبّت اجتماعی بین مردم می‌شود و تظاهر و دورویی، انسان را از چشم دیگران می‌اندازد و شخصیّت او را لکّه‌دار می‌کند.
ایشان ادامه داد: حتّی تعارفات روزمرّه و جاری بین مردم نیز باید صادقانه باشد و تعارفات ظاهری و دروغین، گناه محسوب می‌شود.
آیت‌الله مظاهری ضمن ابراز نگرانی شدید از رواج دروغ در رسانه‌ها، مطبوعات و سایت‌های خبری، جامعۀ آغشته به دروغ را جامعۀ غیراسلامی خواند و افزود: متأسّفانه دروغ و نیرنگ همۀ جامعه را فرا گرفته است؛ به گونه‌ای که علاوه بر روزنامه‌ها و سایت‌ها که مکرراً به دروغ متوسّل می‌شوند، حتّی دولت و مسئولین نیز در مواردی به مردم دروغ می‌گویند و در مقابل، مردم نیز در مواردی که باید با مسئولین صادق باشند، به دروغ‌گویی می‌پردازند.
ایشان از عدم مراعات صداقت در عرصۀ اقتصادی نیز انتقاد کرد و تصریح کرد: امروزه متأسّفانه دروغ، تظاهر و تقلّب در عرصۀ اقتصاد رواج دارد که نتیجۀ آن، شیوع معضلاتی نظیر غشّ در معامله، کم‌فروشی، و عدم ثبات نرخ کالاها است که گناهان بزرگی محسوب می‌شود.
رئیس حوزۀ اصفهان در بخش پایانی بیانات خود، ریاکاری، نفاق و دورویی را گناهان بزرگی دانست و افزود: تعریف و تمجید از خود و نیکو جلوه دادن عملکرد خود و نیز تخریب دیگران و عملکرد آنان، گناهان بزرگی است که از رذائلی همچون ریا و نفاق سرچشمه می‌گیرد و این طرز رفتار نه تنها محبوبیّت اجتماعی را افزایش نمی‌دهد، بکه ضربات مهلکی به شخصیّت انسان وارد می‌سازد.
ایشان در این باره افزود: متأسّفانه ریا و ریاکاری در بین مسئولین و مردم به قدری فراوان است که باید گفت جامعۀ ما بر روی دروغ، تظاهر، تعریف‌‌های بی‌جا و ریاکاری می‌چرخد و صدق و اخلاق در جامعه بسیار کمرنگ شده است. چنین جامعه‌ای از نظر پیامبر اکرم «صلی‌الله‌علیه وآله وسلّم» جامعۀ اسلامی نیست و گریستن به حال این جامعه رواست.